LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"«فتح مکه و رازهای سر به مهر آن»"
سلسله بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی در شب های ماه مبارک رمضان 1441 «شب چهارم»
کد 10371
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 13 اردیبهشت 1399 - 8 رمضان العظيم 1441
 
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های این ماه عظیم به بیان معارفی در خصوص این ماه مبارک می پردازند که به صورت زنده از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی پخش می شود. مشروح شب چهارم بیانات معظم له به شرح زیر می باشد:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین
 
خدای متعال در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا؛ [ای پیامبر]، ما تو را پیروزی بخشیدیم [چه] پیروزی درخشانی».

آیه‌ای که تلاوت شد درباره فتح مکه مکرمه است. غافل نباشیم که هر فعل و قول و تقریر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و صد‌ها و هزاران فضیلت صادر شده از ایشان در تاریخ بشریت کم‌نظیر و بی‌نظیر است که در این جا بخشی از آن را عرض می کنم.

فرهنگیان، افراد فاضل و کسانی که به دنبال پی بردن و شناختن حقایق تاریخ هستند باید منابع تاریخی صحیح را که از طریق اهل بیت علیهم السلام رسیده و از سوی دشمنان جمع آوری و تدوین و تأکید نشده باشد، مطالعه کنند و پس از تنظیم و دسته بندی آن را به جهان و جهانیان عرضه نمایند.

صفوان بن امیه و داستانش بخشی از این تاریخ است. وی یکی از بازرگانان مشرک مکه و تاجر اسلحه بود. مهم‌ترین مرکز داد و ستد اسلحه در مکه مال مشرکان بود و ظاهراً یکی از مراکز خرید و فروش اسلحه را او در اختیار داشت. صفوان بیست سال جبهه جنگ سیاسی و اقتصادی و نظامی بر ضد رسول خدا صلی الله علیه وآله گشوده بود و در بیشتر جنگ های بر ضد پیامبر صلی الله علیه وآله نامش آمده و خود نیز گاهی در جنگ بر ضد ایشان شرکت داشته و با پول و امکانات و تشویق های خود افراد را به جنگ با آن حضرت روانه می کرد و به شاعران پول می داد تا بر ضد حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله شعر بسرایند.

همچنین افراد را تشویق و ترغیب می کرد تا به مدینه منوره بروند و در جایی پنهان شوند تا در فرصتی مناسب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را ترور کنند. خلاصه مطلب، این فرد را در دشمنی و کینه ورزی نسبت به حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله می توان فردی دانست که کمتر کسی در دشمنی با آن حضرت به پای او می رسید.

ماجرای یک ترور

روزی صفوان غلام خود را به حضور طلبید و به او گفت: به مدینه و نزد محمد (پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله) برو و وانمود کن که می خواهی مسلمان شوی و در فرصت مناسب او را بکش.

صفوان در ازای ترور پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله غلام خود را مطمئن کرد که اگر موفق شد، سیم و زر به او داده و تمام اسباب راحتی و آسایش او را فراهم خواهد کرد و اگر کشته شود، دخترانش را همانند دختران خود سرپرستی خواهد نمود. آن دو هم‌پیمان شدند و قرار شد که طرح مخفی بماند.

صفوان برای انجام ترور پیامبر صلی الله علیه وآله بهترین شمشیر فولادی را که با یک ضربت کار را تمام می کرد به غلام خود داد. غلام صفوان شمشیر را گرفت و زیر لباس خود پنهان کرد و به سمت مدینه منوره حرکت کرد. برای عملی کردن برنامه شوم خود وارد مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله شد مثلاً می خواست مسلمان شود، مردم او را می شناختند و می دانستند که مشرک است. او به دنبال یافتن جایی بود که بنشیند و جایی هم پیدا کرد و نشست. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به او فرمودند: شمشیری که زیر لباس و ردای خود پنهان کرده‌ای بیرون بیاور.

او با شنیدن سخن رسول الله صلی الله علیه وآله خود را باخت و شمشیر را بیرون آورد. حضرت به او فرمودند: بگویم، برای چه هدف و مقصودی به مدینه آمده‌ای یا خودت می گویی؟

سپس به او فرمودند: در فلان روز و در کنار کعبه صفوان بن امیه از تو خواست که به مدینه آمده و با همین شمشیر مرا بکشی.

آن صحنه و بیانات منطبق با واقعیت حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله سبب شد که وجدان غلام صفوان بیدار شده و او با جاری کردن شهادتین مسلمان و در مدینه منوره ماندگار شود.

فتح مکه ماجراها و قصه هایی دارد، از جمله اینکه غلام صفوان در رکاب پیامبر صلی الله علیه وآله به سمت مکه حرکت کرد. وقتی به مکه رسیدند، به خانه صفوان رفت و سراغش را گرفت و شنید که او از ترس جان خود سر به بیابان نهاده و در لابلای کوه‌ها پناه گرفته است. غلام صفوان نزد پیامبر صلی الله علیه وآله بازگشت و به حضرت عرض کرد: من و صفوان با یکدیگر زندگی کرده‌ایم و او بر گردن من حق و حقوقی دارد و خوب است که از او درگذرید. حضرت رسول الله صلی الله علیه وآله نیز پذیرفتند و او را مورد بخشش قرار دادند.

غلام صفوان در صدد یافتن او برآمد و پس از جستجو او را پیدا کرد. صفوان با دیدن او خود را جمع کرد و دچار وحشت شد و غلام سابق خود را به دلیل پیمان‌شکنی و عمل نکردن به پیمانش سخت نکوهش کرد.

غلام به او گفت: شما پیامبر را در میان خود داشتید، اما او را نشناختید من از او برای تو امان گرفته‌ام.

صفوان گفت: اگر بدانم که او به من امان داده است باور می کنم چون او دروغ نمی گوید، ولی می ترسم تو دروغ بگویی و با این بهانه مرا به مکه برده و بکشی.

جنگ های رسول خدا صلی الله علیه وآله ماجراها و قصه های فراوانی دارد. در جنگ هایی که بر آن حضرت تحمیل می شد، صفوان پول فراوانی برای تأمین نیازهای جنگ و تسلیحات و مسلح کردن جنگجویان می داد و من در جایی یا منبعی ندیده ام که ابوسفیان و دیگر مشرکان پول و طلا و نقره‌ای بابت اسلحه به صفوان بن امیه داده باشند و صفوان خود به تنهایی هزینه جنگ ها را بر عهده گرفت. جان سخن این که غلام صفوان برای ارباب خود سوگند یاد می کرد که رسول خدا صلی الله علیه وآله خود، امان‌نامه داده‌اند، اما صفوان نمی پذیرفت. بالاخره صفوان به غلام خود گفت: اگر راست می گویی نشانه‌ای از او برایم بیاور تا سخن تو را باور کنم.

غلام صفوان نزد پیامبر صلی الله علیه وآله بازگشت و سخنان صفوان را برای آن حضرت بازگفت. رسول خدا صلی الله علیه وآله عمامه خود را به وی دادند و به او گفتند: صفوان عمامه مرا می شناسد، آن را نزد او ببرد.

او نیز روانه شد و نزد صفوان رفت. صفوان با دیدن عمامه پیامبر صلی الله علیه وآله گفته غلام خود را باور کرد و همراه او به مکه بازگشت و نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله رفتند، ولی صفوان هراسان و ترسیده بود لذا با فاصله از رسول خدا صلی الله علیه وآله ایستاد و خطاب به حضرتش گفت: ای محمد، غلامم می گوید که به من امان داده‌ای پس دو ماه مهلت بده تا فکر کنم. پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: چهار ماه وقت و فرصت داری. صفوان سرانجام مسلمان شد و به مدینه منوره رفت تا در مدینه بماند. پیامبر صلی الله علیه وآله به او فرمودند: نیاز نیست این جا بمانی و به مکه بازگرد. وی پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله زنده بود و در اواخر روزگار امیرمؤمنان علی علیه السلام مرد.

یکی از پسران صفوان، عبدالله بن صفوان بن امیه بود که مسلمان شد و منابع رجالی شیعه او را در شمار اصحاب امیرمؤمنان علیه السلام خوانده اند. علامه مجلسی رضوان الله علیه چند روایتی از طریق او از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل کرده است و مطالبی از احوالات آن حضرت نیز در جاهای دیگر از او نقل شده است.

گواهی روشن

همین یک ماجرا گواهی خوب و قابل تأمل است. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وآله وارد مکه شدند تمام مشرکان به وحشت افتادند؛ چراکه یکی از اصحاب آن حضرت، بدون اجازه از حضرتش بلکه خودسرانه فریاد برآورده، می گفت: امروز روز جنگ و کشتار و خونریزی بی حساب است و بسیاری از شما را خواهیم کشت.

مشرکان مکه بیست سال با رسول خدا صلی الله علیه وآله جنگیدند، سیزده سال در مکه و پس از هجرت به مدینه ایشان پیوسته از سوی مشرکان آزار می دیدند. جنگ و آتش‌افروزی‌های آنان بر ضد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله 30 ـ 40 مورد نبود و آنان در هر فرصتی جنگی بر ضد ایشان راه می انداختند. با تمام این احوال، اما هنگامی که حضرت رحمة للعالمین پیروزمندانه وارد مکه شدند و آن را فتح کردند حتی یک نفر را به مسلمان شدن وادار و مجبور نکردند. ایشان در زمان حضور در مکه و در زمانی که به مدینه هجرت کردند هماره آماج آزار و اذیت صفوان قرار داشتند، ولی او را به پذیرش اسلام و مسلمان شدن وادار و مجبور نکردند.

پر واضح و روشن است که اگر این قصه و ماجرا در تاریخ بی‌نظیر نباشد، حتماً کم‌نظیر است. تعامل رسول خدا صلی الله علیه وآله قصه ها دارد و نباید رفتار نامناسب برخی از مسلمانان با رسول خدا صلی الله علیه وآله را نادیده گرفت. این که مردم جهان از این ماجراها و داستان ها بی اطلاع هستند جای تأسف دارد.

وظیفه

توجه داشته باشیم که هزاران شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای در دنیا به صورت فعال وجود دارد که بخش قابل توجهی از آن ها به دشمنان اختصاص دارد. در مقابل، مسلمانان نیز از این پدیده ارتباطی برخوردار هستند و شماری از آن ها نیز به مؤمنان و متدینان اختصاص دارد. با وجود این تکنولوژی باید از توانمندی ها استفاده کرد و ماجراهای تاریخی، به ویژه تاریخ رسول خدا صلی الله علیه وآله مانند داستان صفوان و موارد مشابه مرتبط به صدر اسلام را به جهان و جهانیان رساند. به عنوان مثال اگر ماجرای صفوان به طور کامل تدوین و به صورت فیلم ارائه شود، حتماً دنیا را تکان داده و وجدان ها را بیدار کرده و انسان را به فطرت پاک و حق‌پذیر و حقیقت‌جوی خود باز می گرداند.

دیده و شنیده اید که میلیاردها و میلیاردها برای تولید فیلم موهن بر ضد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هزینه و به صورت گسترده برای آن تبلیغ شده است. برای برخورد منطقی با اینگونه رفتارها باید در این زمینه کار کرد که کار در این زمینه وظیفه ما است.

استفاده از ماه رمضان

ماه مبارک رمضان بهترین و مناسب ترین فرصتی است که می توان در این زمینه کار کرد و کار در این زمینه را تشویق و ترغیب نمود. بدانیم و بدانیم که حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی صلی الله علیه وآله شخصیت بی‌نظیری هستند و این نظر نه از آن جهت است که ما مسلمانان آن را قبول و بدان باور داریم، بلکه اگر تاریخ زندگی‌شان در مجموع به جهان ارائه شود، همگی حتی مخالفان آن حضرت در رفتار و پندار خود نسبت به ایشان تجدیدنظر خواهند کرد و به خود آمده و وجدانشان بیدار خواهد شد. البته در این میانه کسانی هستند که متأسفانه چشمان خود را بر حقیقت بسته و به ندای وجدان و فطرت خود بی‌توجهی کرده و آن را به هیچ می انگارند، اما با دیدن و شنیدن و خواندن حقیقت اسلام اصیل محمدی و علوی بر آنان اتمام حجت می شود؛ لذا باید با تمام توان در این زمینه کار کرد، باشد که اندکی از وظیفه خود را انجام دهیم.

امیدوارم خدای عزوجل همیشه، به ویژه در این ماه مبارک و پرفضیلت همگی شما را موفق بدارد.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.