LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"عاریة الضمان «زره های صفوان»"
سلسله بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی در شب های ماه مبارک رمضان 1441 «شب پنجم»
کد 10379
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 14 اردیبهشت 1399 - 9 رمضان العظيم 1441
 
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های این ماه عظیم به بیان معارفی در خصوص این ماه مبارک می پردازند که به صورت زنده از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی پخش می شود. مشروح شب پنجم بیانات معظم له به شرح زیر می باشد:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

فتح مکه نقطه عطفی بود در تاریخ اسلام. خدای متعال سوره‌ای از قرآن را به مناسبت این رویداد مهم این گونه آغاز فرموده است: «بسم الله الرحمن الرحیم، إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا؛ ما تو را پیروزی بخشیدیم [چه] پیروزی درخشانی».

بسیاری از آیات و مطالبی که بعد از آن اتفاق افتاد مرتبط با این داستان است. یکی از آن ها داستان عاریت گرفتن زره های صفوان بن امیه جُمَحی است، که بعدها به «عاریة مضمونة» در شرع و فقه مشهور شد.

صفوان بن امیه جمحی از اهالی مکه بود و قریب به بیست سال به اشکال مختلف با پیامبر خدا صلی الله علیه وآله مبارزه کرد، در راه تبلیغ اسلام سنگ‌اندازی کرد و مشکلات فراوانی را او و دیگر مشرکان مکه برای پیامبر صلی الله علیه وآله به وجود آوردند و عرصه را بر حضرت تنگ کردند. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وآله وارد مکه شد و امان‌نامه عمومی صادر کرد، صفوان در آن هنگام از مکه فرار کرده بود. پیامبر صلی الله علیه وآله سراغ او فرستاد و به او امان داد. به مکه بازگشت و از پیامبر صلی الله علیه وآله دو ماه مهلت طلبید تا تأمل کند. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله چهار ماه به او مهلت داد. چهار ماه که هیچ، اگر چهل ماه هم امان می خواست پیامبر صلی الله علیه وآله امانش می داد. بعضی دیگر از مشرکان مکه مثل ابوسفیان هم وضعی مشابه داشتند.

در آن ایام پیامبر صلی الله علیه وآله مجبور شد برای حرکتی تحمیلی از سوی عده‌ای مشرکان ساکن در یکی از شهرستان های حجاز، به سوی آن ها لشکرکشی کند. در این جنگ که برای ایشان پیش آمده بود، مقدار زیادی سلاح و زره کم داشتند. از طرفی در کتاب های تاریخ و روایات وارد شده است که صفوان منبع سلاح بود، مرحوم علامه مجلسی هم در بحارالأنوار آن را نقل فرموده اند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به صفوان بن امیه گفت که برای ما جنگی پیش آمده است و دشمن در حال لشکرکشی به سوی ماست و برای دفاع نیاز به سلاح داریم. به همین دلیل از تو می خواهیم تعدادی زره به ما عاریه بدهی.

تفاوت عاریه و امانت

در اینجا بد نیست اشاره‌ای گذرا به مفهوم عاریه و تفاوت آن با امانت بکنیم. در شارع مقدس اسلام، امانت هنگامی به کار می رود که کسی چیزی به دیگری اصطلاحاً امانت می دهد و دیگری حقّ تصرف در آن را ندارد و باید در حفظ آن تلاش کند و بی کم و کاست آن را به صاحبش برگرداند. اما در عاریه چیزی که به امانت داده می شود باید بعداً به صاحبش بازگردانده شود با این تفاوت که گیرنده آن، حق تصرف یا استفاده از آن را دارد. برای مثال طلبه‌ای از هم‌بحث خود کتابی می گیرد و آن را مطالعه می کند و بعد هم به او پس می دهد. یا خانمی از خانم دیگری زر و زیوری عاریه می کند. در اینجا می تواند آن زیورآلات را استفاده و با خود به مراسم عروسی یا جای دیگر ببرد.

پس تفاوت میان امانت و عاریه در تصرف در چیز گرفته شده است. در امانت نباید در آن تصرف کرد ولی در عاریه به قصد تصرف آن چیز گرفته می شود. به همین دلیل اگر چیز عاریه گرفته شده تلف شد یا ارزش آن کمتر شد، به شرط آنکه عاریه‌گیرنده مقصر نباشد، یعنی در نگهداری از آن چیز کوتاهی نکرده باشد، ضمانی بر عهده او نیست. مثلاً اگر کسی نردبانی از دیگری عاریه گرفت و از قضا نردبان شکست و شخص عاریه‌گیرنده در حفظ آن تقصیری نداشته است، در اینجا ضامن نیست.

در فقه اسلام در عاریه ضمان نیست. این مطلب به تصریح هم در روایات ائمه معصوم علیهم السلام و هم در ابواب فقه مطرح شده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله از صفوان تعدادی زره به عاریه می خواستند، البته پیش از آنکه لفظ عاریه را به کار ببرند، صفوان به حضرت گفت: «أغصباً یا محمد؟؛ آیا به زور می خواهی از من بستانی؟». حضرت فرمودند: «لاَ بَلْ عَارِیَّةٌ مُؤَدَّاةٌ؛ نه، بلکه عاریه است و دوباره آن را پس می دهم».

مسئله فوق بعدها به «عاریه ضمان» شهرت یافت و این داستان آغاز و منشأ این قاعده فقهی شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله تمام افعال و اقوال و تقریراتش حکم الهی است و برای ما لازم الاطاعه است. حضرت امام جعفر صادق علیه السلام و دیگر ائمه معصوم علیهم السلام داستان پیامبر صلی الله علیه وآله و زره های صفوان را مبنای همین حکم الهی دانسته اند و بر همان اساس رفتار کرده اند. در آن داستان هر چند زره ها را از صفوان عاریه گرفت اما ضمانت برگرداندن و پس دادن آن ها را به همان تعداد کرد. قاعده فقهی بیانگر آن است که اگر شخص در عاریه شرطی مبنی بر ضمانت نکرد و در آن کم و زیادی رخ دهد و عاریه‌گیرنده هم مقصر نبود، در آن صورت ضامن نیست. اما اگر شرط ضمان منعقد شد و عاریه‌گیرنده همانند پیامبر صلی الله علیه وآله ضمانت کم یا تباه شدن آن را به عاریه‌دهنده داد، در آن صورت ضامن است. این مسئله در فقه اسلامی به عاریة الضمان یا عاریة المضمون شهرت دارد.

تفاوت از زمین است تا آسمان

داستان های پیامبر صلی الله علیه وآله همه بی‌نظیر است. بشر از شنیدن و خواندن آن ها انگشت حیرت به دهان می گیرد. خصوصاً در این زمانه خیلی از اخلاق و فضائل حضرت دور افتاده است.

در این نیم قرن گذشته بر اثر انقلاب های مکرر و تحولات سیاسی در اکثر کشورهای اسلامی چه بسیار اموال مردم که صرفاً به دلیل سمت و سوی سیاسی شان مصادره شدند! از سال 52 میلادی تاکنون بسیاری از این کشورهای اطراف درگیر انواع تحولات نظامی و سیاسی بودند و در این میان اموال و املاک بسیاری از مردم به ناحق مصادره شد.

امروزه در خیلی از کشورهای دنیا بعد از اتمام جنگ اموال و خسارت های وارد شده بر طرف متخاصم (دشمن) را به او پس می دهند. اما در این پنجاه سال صدها و صدها مورد مصادره صورت گرفت که متأسفانه اموال آنان همچنان به ایشان باز پس داده نشده است. بنده خود در عراق بودم و در جریان انقلاب نظامی عراق که در سال 58 میلادی رخ داد شاهد مصادره خیلی از اموال و املاک مردم بودم. در آن زمان خیلی از رؤسای حکومت سابق اموالشان به این نحو مصادره شد، خیلی از آن ها هم که از آنجا رفته بودند. گاهی تا جایی پیش می رفتند که اموال فرزندان و حتی خویشان و دوستان آن ها را هم مصادره می کردند. اگر کسی بخواهد آمار این اموال مصادره‌ای را گرد آورد با رقم خیلی بزرگی مواجه می شود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در فتح مکه در حالی که به اموال مشرکان کاملاً دسترسی داشت حتی یک مورد هم مصادره نکرد. برعکس، هنگامی که از مکه مکرمه به مدینه منوره هجرت کرد، مشرکان مکه خانه و کاشانه ایشان را مصادره کردند در حالی که جنگی هم در میان نبود. طرز صحبت کردن صفوان با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که در پاسخ به درخواست ایشان جسارتاً گفت: «أغصباً یا محمد؟» حاکی از آزادی کامل دشمنان پیامبر صلی الله علیه وآله بود. آن قدر آزاد بودند که چنین گستاخانه نسبت غصب و تجاوز به عنف را به رسول رحمت صلی الله علیه وآله می دادند. حال آنکه خود همین شخص پس از فتح مکه از آنجا گریخته بود و با امان‌نامه‌ای که رسول خدا صلی الله علیه وآله برای او فرستاد به شهر و خانه خود بازگشت؛ بی‌آنکه کسی مزاحمش شود یا اموالش را مصادره کند.

اما، زمانه ما

امروزه مظلومان زیادی در کشورهای اسلامی به سر می برند که به انحای مختلف از مصادره و غیر آن به آنان ظلم شده است. امروزه یادآوری رفتار و سیره رسول گرامی خدا صلی الله علیه وآله به ویژه با دشمنان دیرینه‌اش یعنی مشرکان در جریان فتح مکه بسیار آموزنده و عبرت دهنده است. این حقایق تابناک نباید در پستوی کتابخانه‌ها و در میان کتاب ها مغفول و مکتوم بماند. نشر و تبلیغ این مطلب همان گونه که مکرراً گفته ام واجب کفایی است و تا هنگامی که مانند اکنون «من فیه الکفایه» به مقدار کافی نیست بر همه ما وجوب عینی دارد.

در این میان جوانان بانشاط و غیور مسلمان سهمی بیش از دیگران دارند. همین داستان صفوان و نحوه رفتار پیامبر صلی الله علیه وآله با مشرکان مکه برای همه مردم دنیا جذاب و خواندنی است. آزادی چه در بعد سیاسی و حتی در زمینه اعتقادی و اتخاذ مذهب و مسلک، به نحو کامل و واقعی در رفتار و شیوه رسول گرامی خدا صلی الله علیه وآله دیده می شود.

پس از فتح مکه حضرت به جای کشتن و مصادره و خیلی کارهای مرسوم دیگر، برای همه آن ها امان‌نامه‌ای صادر کرد. طرفه اینجاست که بسیاری از مشرکان یا اسلام نیاوردند یا اگر هم مانند صفوان و ابوسفیان اظهار اسلام می کردند در باطن همچنان بر شرک خود استوار بودند. داستانی که در این نوشتار مطرح شد به خوبی حال و هوای آن برهه از تاریخ و رفتار و عملکرد رسول خدا صلی الله علیه وآله را به دست خواننده می دهد و این مطلب بی‌نظیر از نقاط عطف تاریخ زندگانی رسول گرامی خدا صلی الله علیه وآله است. از این رو شایسته است در نشر و تبلیغ آن، توجه و عنایتی ویژه مبذول شود. مبنای تبلیغ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله پرهیز از اجبار و اکراه بود و با محوریت آیه «فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ؛ پس هرکه بخواهد بگرود و هرکه بخواهد انکار کند».

امیدوارم خدای متعال همگی را بیش از پیش توفیق دهد.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.