LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"«جهان گرفتار رویگردانی از سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله»"
سلسله بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی در شب های ماه مبارک رمضان 1441 «شب هشتم»
کد 10410
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 18 اردیبهشت 1399 - 13 رمضان العظيم 1441
 
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های این ماه عظیم به بیان معارفی در خصوص این ماه مبارک می پردازند که به صورت زنده از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی پخش می شود. مشروح شب هشتم بیانات معظم له به شرح زیر می باشد:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

یکی از شاعران و سخنوران زمان جاهلیت که از مشرکان قریش بود و به «اَبو غَرّه» مشهور و به همین کنیه او را می شناختند. او بر ضد رسول خدا صلی الله علیه وآله شعر می گفت و سخنرانی می کرد. زمانی که مشرکان آماده شدند بر ضد آن حضرت جنگ بدر را به راه اندازند، او به روستاها و اطراف مکه می رفت و برای تشکیل ارتش برای جنگ با آن حضرت نیرو جذب می کرد و خودش نیز در جنگ بدر شرکت کرد. در مسیر راه مکه تا بدر که مسیری بیش از چهارصد کیلومتر بود برای کشتن رسول اکرم صلی الله علیه وآله و پایان دادن به اسلام و حضور مردم در این لشکرکشی و بسیج کردن دشمنان علیه رسول خدا صلی الله علیه وآله تشویق و تحریک می کرد.

در جنگ بدر عدهای کشته شدند و عدهای به اسارت درآمدند که ابوغرّه از جمله اسیران بود. او در این جنگ نیز همانند زمان حضورش در مکه بر جنگ علیه رسول الله صلی الله علیه وآله تشویق و تحریک می کرد. زمانی که اسیر شد، او را نزد پیامبر صلی الله علیه وآله بردند. بنا به نقل تاریخ او به پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله گفت: یا محمد، من پنج دختر دارم که جز من کسی را ندارند، به من لطف کن و در حق آنان مهربانی کرده و مرا آزاد کن. اگر چنین کنی متعهد می شوم که بر ضد شما شعر نسرایم، سخنرانی نکنم و کسی را به جنگ با شما تشویق و تحریک نکنم.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وی را آزاد کردند و او روانه شد. پس از سپری شدن اندک زمانی مشرکان تصمیم گرفتند دوباره با حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وارد جنگ شوند و این بار جنگ احد را بر ضد ایشان تدارک دیدند.

در تاریخ آمده است صفوان بن امیه که یکی از تکیه گاه های بسیار مؤثر این جنگ بود به سراغ ابوغره رفت و از او خواست که بر ضد رسول الله صلی الله علیه وآله شعر بسراید و سخنرانی کند.

ابوغره گفت: من به محمد (صلی الله علیه وآله) قول و تعهد دادهام که بر ضد او شعر نگویم و سخنرانی نکنم.

صفوان با اطمینان خاطر به او گفت: این بار دیگر کار محمد (صلی الله علیه وآله) و اسلام تمام است و در این جنگ او و یارانش و همراهانش را شکست خواهیم داد و او نخواهد ماند که تو را به جهت عدم پایبندی به تعهدت بازخواست کند. پس از این گفتگو صفوان به ابوغره پول داد و او را به فعالیت علیه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله تشویق کرد و او نیز راهی مکه شد و با بیان مطالبی از قبیل اینکه کار اسلام تمام شدنی است و این آخرین جنگ و جنگ سرنوشت‌ساز خواهد بود، در مکه و اطراف آن مردم را برای شرکت در جنگ و کشتن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و نابود کردن اسلام دعوت و آنان را تشویق می کرد.

این قصه، یکی از موارد شیطنت و توطئه صفوان بن امیه بود. ابوغره به رسول خدا صلی الله علیه وآله تعهد داده بود که بر ضد ایشان فعالیت نکند، ولی صفوان او را با دادن پول تشویق کرد و دگربار به میدان جنگ با پیامبر خدا صلی الله علیه وآله آورد و ابوغره نیز عدهای را تشویق کرد تا به میدان جنگ با حضرت ختمی مرتبت بروند.

یک مقایسه

این قصه را اگر کنار دهها و صدها قصه و ماجراهای کسانی که به ناحق خود را خلیفه خوانده و دانسته اند بگذاریم، خواهیم دید که تفاوت از زمین تا آسمان است؛ خلفایی ضد فضیلت و انسانیت و اخلاق‌ستیز. کسانی که خود را خلیفه می خواندند در شقاوت و استبداد و بی رحمی سنگ تمام گذاشته بودند. دعبل خزاعی شاعر معروف زمان بنی عباس بود. از او دیوان شعری بر جای مانده است که در کتابخانهها موجود است. او در جهان شناخته شده است و برخی از اشعارش به زبان های مختلف ترجمه شده است. دعبل زمان هارون، روزگار امین، سپس دوران مأمون و بعد از آن روزگار حکومت معتصم عباسی را درک کرد.

وی به مناسبتی در مذمت و نکوهش یکی از خلفایی که با آنان معاصر بود دو بیت شعر سرود. خود در این باره و شرایطی که در آن زندگی می کرده گفته است: «چهل سال است که چوبه دارم را بر دوش می کشم».

او با این سخن خود صریحاً اعلام کرد که به جرم سرودن دو بیت شعر مدت چهل سال، یعنی از زمان حکومت هارون و امین و مأمون و معتصم عباسی هر لحظه منتظرم که مرا اعدام کنند.

رسول رأفت

این اسلامِ مدعیان خلافت بود، ولی شخص رسول خدا صلی الله علیه وآله چنان با گذشت بودند که نتیجه سیره ایشان به فرموده قرآن کریم این بود که می فرماید: «وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا؛ و می بینی که مردم فوج فوج به دین خدا داخل می شوند».

حال این سؤال مطرح می شود که چه چیزی مانع پیشرفت اسلام شده است؟! امروزه باید سیره نورانی و رحمانی رسول خدا صلی الله علیه وآله را به جهان و جهانیان معرفی کرد و هرکس در حد توان و امکانات خود باید به ایفای این مسئولیت پرداخته و به هیچ وجه کوتاهی نکند. توجه داشته باشیم که جنگ هایی که در دنیا رخ می دهد فقط با هدف کشتن سرباز دشمن و نیروهای مقابل است، اما در اسلام این گونه نبود و جنگ ها نه با هدف آدم‌کشی بوده بلکه جنبه دفاعی داشت؛ لذا می خوانیم و به گواهی تاریخ به مجرد اینکه مهاجمان و جنگ‌افروزان دست از جنگ و کشتار برمی‌داشتند رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز جنگ را متوقف می کردند.

امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیهما السلام نیز همین رویه را داشتند. زمانی که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در جنگ پیروز می شدند قاعدتاً باید نیروی دشمن را تار و مار و نابود می کردند، ولی این گونه نبود و اگر دشمن به هر دلیلی از جنگ دست می کشید حتی اگر شمشیرش شکسته شده بود و وسایل جنگ نداشت، رسول الله صلی الله علیه وآله متعرض آنان نمی شد.

در آن روزگار رسم و معمول و قاعده جنگ بر این بود که اسیران جنگی را سر می بریدند. در مقابل وضعیت تعامل پیامبر صلی الله علیه وآله با اسیران جنگی فرق می کرد و حضرت به مسلمانان فرمان می دادند که با اسیران با نرمی رفتار کنند و از آزار و اذیت آنان خودداری نمایند. در این معنا قصه های فراوان و مفصلی در تاریخ ثبت شده است.

پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله در تعامل با اسیران در اوج اخلاق و قله انسانیت قرار داشتند. دنیا و مسلمانان، به ویژه جوانان مسلمان باید با این والایی ها و شکوه و عظمت رسول خدا صلی الله علیه وآله آشنا شوند و از سیره نورانی ایشان سرمشق بگیرند. جوانان غیرتمند نیز باید تاریخ زندگی آن حضرت را مطالعه کنند و چگونگی تعامل ایشان با مردم را به آگاهی همگان برسانند، باشد که جهان تا اندازهای بیدار شود و البته کشورهای اسلامی نیز باید با تحولات برآمده از سیره رسول الله صلی الله علیه وآله آشنا شوند و آن را عملی کنند.

متأسفانه در پنجاه یا شصت سال گذشته که من شاهد آن بودهام روز به روز وضع مردم رو به وخامت می نهد و مشکل تر می شود و این به دلیل ناآگاهی یا رویگردانی از سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است.

به امید بهبود یافتن اوضاع و شرایط مردم در سراسر جهان.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.