LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"«تعامل با دشمن جنگی در سیره امیرمؤمنان علیه السلام»"
سلسله بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی در شب های ماه مبارک رمضان 1441 «شب بیست و هفتم»
کد 10567
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 10 خرداد 1399 - 6 شوال المكرّم 1441
 
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های این ماه عظیم به بیان معارفی در خصوص این ماه مبارک می پردازند که به صورت زنده از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی پخش می شود. مشروح بیانات معظم له در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان به شرح زیر می باشد:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

شهر بصره مرکز و پایگاه اصحاب جمل بود که افرادی چون طلحه و زبیر و دیگر همراهان و همفکران آن دو برای جنگ با امیرمؤمنان علیه السلام در آن تجمع کرده بودند. پس از پایان یافتن جنگ جمل امیرمؤمنان علیه السلام با جمعی از اصحاب خود وارد بصره شدند. ایشان چند کار در شهر بصره انجام دادند که هر یک از آن کارها قله‌نشین فضیلت و انسانیت و اخلاق بود.

یکی از آن کارها این بود که حضرت برای لشکریان و سران نیروهای جنگ جمل و شکست خوردگان و فراریان از جنگ سخنرانی کردند. در بخشی از خطبه خود فرمودند: «انکم نکثتم بیعتی؛ شما بیعت با من را شکستید».

امام علیه السلام در این خطبه به آنان فرمودند: هنگامی که در مدینه بودم شما به وسیله والی من با من بیعت کردید، سپس بیعت خود را شکستید و به همین اندازه بسنده نکردید، بلکه از دشمنان من حمایت و پشتیبانی کردید و پول و تجهیزات نظامی و ساز و برگ جنگ در اختیار آنان گذاشتید. آن گاه خطاب به آنان فرمودند: «فَمَا ظَنُّکُمْ یَا أَهْلَ اَلْبَصْرَةِ؛ حالا چه تصور و پنداری دارید، ای مردم بصره؟».

حضرت دنبال کشتار مخالفان و دشمنان خود نبودند و شاید می خواستند عذری برای آنان بتراشند. اگر تاریخ جنگ تا به امروز بررسی شود می بینیم که طرف پیروز جنگ هرگز در میان لشکر شکست خورده و مغلوب سخنرانی نکرده و نمی کند و بی‌محابا شکنجه می کند و در بند می کشد و می کُشد و متأسفانه و دردمندانه روال و عملکرد در کشورهای اسلامی نیز همین‌گونه است.

حاضران که از دیرباز با امیرمؤمنان علیه السلام دشمنی می ورزیدند و از هیچ ظلم و نادرستی و از پیمان‌شکنی با حضرتش کوتاهی نکرده بودند جرأت و جسارت یافتند و پاسخ دادند: «نَظُنُّ خَیْراً یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ؛ ای امیرمؤمنان گمان نیک به شما داریم».

یکی از معانی لفظ ظن به معنای همین است که اصحاب جمل آن را به کار بردند. حالا آنان از کجا و چگونه به این یقین رسیدند؟! آنان تاریخ و سیره امیرمؤمنان علیه السلام را که همان سیره و روش و منش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بود دیده بودند. آن ها در ادامه سخن خود گفتند: «فَإِنْ عَاقَبْتَ فَقَدْ أَجْرَمْنَا وَإِنْ عَفَوْتَ فَالْعَفْوُ أَحَبُّ إِلَی رَبِّ اَلْعَالَمِینَ؛ اگر کیفر دهی و مجازات کنی، سزاوار آن هستیم؛ چراکه مرتکب جرم شده‌ایم و اگر درگذری و ببخشایی، گذشت نزد پروردگار جهانیان پسندیده‌تر است».

امیرمؤمنان علیه السلام با یک جمله کوتاه پاسخ آنان را دادند فرمودند: «قَدْ عَفَوْتُ عَنْکُمْ؛ شما را بخشیدم».

امام علیه السلام به همین سادگی و با بیان یک جمله و بدون تعلل و سهل‌انگاری آنان را بخشیدند و مشمول عفو عمومی خود قرار دادند. این تعامل و رفتار امیرمؤمنان علیه السلام در حالی است که آنان قبل از جنگ جناب عثمان بن حنیف والی و کارگزار امام علیه السلام در بصره را شکنجه کردند و اموال را مصادره کردند و خانه ها را ویران نمودند.

عفو عمومی که امیرمؤمنان علیه السلام به اصحاب جمل دادند درست مانند عفو عمومی پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله است که هنگام فتح مکه فرمودند: «اِذْهَبُوا فَأَنْتُمُ اَلطُّلَقَاءُ؛ بروید، شما آزاد شدگانید». ایشان نیز همه را از رحمت اسلام و عفو عمومی خود برخوردار کردند.

وظیفه جوانان

رساندن این فضائل و والایی ها بر عهده‌ قشر جوان متدین و متعهد و هشیار و اهل مطالعه تاریخ صحیح است؛ لذا باید با مطالعه تفصیلات این تاریخ ناب و روش حکومتی پاک، آن را به جهانیان برسانند تا در نتیجه سران و رهبران کشورها به ویژه سران کشورهای اسلامی، قرآن و پیامبر صلی الله علیه وآله و عترت پاک حضرتش علیهم السلام را بشناسند و این اخلاق ستودنی و همراه با گذشت و فضائل انسانی به همه سران و ملت ها برسد. از این رهگذر جهانیان خواهند دانست که امیرمؤمنان علیه السلام حاکم و فرمانروای بزرگ ترین دولت آن روز جهان، پس از پیروزی نظامی بر دشمنانی که با همه توان و امکانات و تدارکات به جنگ او رفته و از هیچ اقدامی کوتاهی نکرده بودند، کشتارها و غارت ها و تخریب ها و مصادره اموال به وسیله آنان را نادیده گرفتند و همگی‌شان را مورد عفو عمومی قرار دادند و همه چیز را تمام شده دانستند.

تعامل با بیت المال

حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام بیت المال مسلمانان را در اختیار داشتند ولی چیزی در آن انباشت و انبار نمی شد و هر زمانی که پول یا مالی در آن جمع می شد در طول یک یا دو روز تمام آن را میان مسلمانان تقسیم می کردند، سپس دو رکعت نماز شکر می خواندند.

در مقابل وقتی که بیت المال در دست دیگران بود درهم و دینار نقره و طلا و چیزهای دیگر در آن انباشته می شد. به عنوان مثال بیت المال بصره مدتی در دست طلحه و زبیر و اصحاب جمل بود. امیرمؤمنان علیه السلام وارد بصره شدند و سری به بیت المال زدند و دیدند سکه های طلا و نقره روی هم انباشته شده است. حضرت با دیدن پول ها خطاب به آن فرمودند: «یَا صَفْرَاءُ یَا بَیْضَاءُ غُرِّی غَیْرِی؛ ای سکه های زرد و ای سکه های نقره دیگری را بفریبید».

متأسفانه حاکمان کشورهای اسلامی با دیدن طلا و ثروت سست می شوند و پایشان می لرزد.

سپس فرمان دادند که موجودی بیت المال بصره به طور مساوی تقسیم شود و همگان حتی کسانی که به جنگ امام آمده بودند از عطای آن حضرت و موجودی بیت المال برخوردار شدند و به هر یک از آنان پانصد درهم رسید.

نکته‌ای که می خواهم بیان کنم نیز در تاریخ بی‌نظیر است و مانند آن در هیچ سند و متن تاریخی ثبت نشده و دیده نمی شود. در منابع تاریخی آمده است بالاترین مقام حکومتی کشورهای اسلامی [امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام] پس از پیروزی و به هنگام تقسیم بیت المال برای خود و فرزندان و بستگان خود همانند دیگر کسانی که از بیت المال سهم گرفتند، سهم برداشتند و فقط پانصد درهم گرفتند. چنین چیزی جز در زمان رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله در هیچ زمانی نه قبل از آن دو بزرگوار و نه پس از آن رخ نداده و نمی توان مانند آن را یافت.

امیرمؤمنان علیه السلام دست‌پرورده و درس‌آموخته محضر و مکتب رسول خدا صلی الله علیه وآله بودند و سیره درخشان و تابناک و نورانی آن حضرت را الگوی رفتاری خود قرار دادند؛ لذا پس از شهادت امام علی بن ابی طالب علیه السلام، فرزند بزرگوار ایشان امام حسن مجتبی علیه السلام در اولین خطبه خود فرمودند: «مَا تَرَکَ عَلَی ظَهْرِ اَلْأَرْضِ صَفْرَاءَ وَلاَ بَیْضَاءَ إِلاَّ سَبْعَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَضَلَتْ مِنْ عَطَائِهِ؛ امیرمؤمنان پس از شهادت جز هفتصد درهمی که از سهم خود از بیت المال برجای نهاد هیچ طلا و نقره‌ای نیندوخته بودند».

این اقدام حضرت در ذخیره پول به جهت نیاز ایشان بود؛ چراکه خادم نداشتند و گرفتن خادم برای رسیدگی به کار خانه لازم و ضروری بود و در حالی که دست مبارک ایشان باز و بیت المال در اختیارشان بود، اما بر تمام دنیا و آرایه های آن چشم فروبستند و حقوقی از بیت المال می گرفتند که دیگر مسلمانان از آن برخوردار بودند؛ این فضیلت و والایی است. لذا واجب و بایسته است که این مسائل در جهان مطرح شود و هر فردی در حد توان باید در انجام این وظیفه تلاش کند. با توجه به عدم وجود فرد یا افرادی که بتواند این واجب و وظیفه را به انجام برسانند، لذا این واجب، نه واجب کفایی، بلکه واجب عینی است؛ باشد که با کوشش همگان در این راه دنیا متحول شود.

دنیا نیازمند سیره علوی

دنیا، به ویژه کشورهای اسلامی با مشکلات گوناگون و فراوانی رو به رو و دست به گریبان است. آشناساختن جهان و جهانیان و کشورهای اسلامی با سیره و منش و روش حکومتی رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام می تواند افراد را به سمت و سوی خاندان عصمت، مخصوصاً پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و علی بن ابی طالب علیه السلام رهنمون شود و در نتیجه جوامع بشری در مسیر درستی و پاکی و امانتداری و عدالت قرار خواهند گرفت.

تاریخ نمونه های بسیار درخشان و ناب و نورانی از زندگی اجتماعی و سیاسی آن دو بزرگوار ثبت و ضبط کرده است. به‌جا و شایسته است که جوانان غیور و متدین مسلمان جزء جزء زوایای نحوه تعامل آن دو بزرگوار را با دقت بخوانند و در آن تأمل و به دیگران منتقل کنند و اگر در این معنا کوتاهی صورت گیرد، در محضر خدای متعال عذری از آنان پذیرفته نخواهد شد. اینکه حکومت رسول خدا صلی الله علیه وآله و حکومت امیرمؤمنان علیه السلام را بی‌نظیر می خوانیم سخنی گزاف نبوده، بلکه صدها و صدها نمونه آن را تاریخ ضبط کرده است که یکایک آن ها بی‌نظیر است و مانندی برای آن نمی توان یافت.

از خدای متعال مسئلت دارم که توفیق دهد تا افراد بتوانند در انجام این وظیفه سنگین سرافراز بیرون بیایند.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.