LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مشروح بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی در شام غریبان 1442"
«بنی امیه و بازی با گوی دین»
کد 11057
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 19 شهریور 1399 - 20 محرّم الحرام 1442
 
 
طبق معمول همه ساله، شامگاه روز دهم محرم الحرام 1442ق (1399/6/9)، بیت مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شهر مقدس قم میزبان اجتماع عزاداران حسینی بود که برای بهره گرفتن از رهنمودهای معظم له در بیت ایشان گرد آمده بودند.

در این دیدار گرم و صمیمی، مرجع عالیقدر رهنمودهایی بایسته و شایسته بیان داشتند که به شرح زیر است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والسلام والصلاة علی محمد وأهل بیته الطیبین الطاهرین
واللعنة الدائمة علی اعدائهم أجمعین إلی قیام یوم الدین
 
عظم الله اجورنا واجور کم بمصابنا بالإمام الحسین صلوات الله علیه وجعلنا وإیاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الإمام المهدی من آل محمد صلی الله علیه وآله وعجل الله تعالی فرجه الشریف.

سالروز شهادت امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش و بزرگ‌ترین مصیبت همه تاریخ بشریت را به مقام رفیع و منیع ولایت کبری و امامت عظمی حضرت بقیة الله الأعظم مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف تعزیت و تسلیت عرض می‌کنم. امیدوارم خدای عزوجل فرج آن منجی بزرگ را نزدیک نماید تا مشکلات و تنگناهای فراگیری که جهان و جهانیان را دربرگرفته است به دست توانای آن حضرت برطرف گرداند.

همچنین این مناسبت را به تمام مردان و زنان مؤمن و همه ستمدیدگان و مظلومان و سرخوردگان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی نیز تعزیت می‌گویم.

امام حسین علیه السلام به روایت زیارت

در یکی از زیارت نامه‌های حضرت سیدالشهدا علیه السلام کسی که حضرتش را زیارت می‌کند خطاب به ایشان می‌گوید: «کُنتَ لِلرَّسُولِ وَلَداً ولِلقُرآنِ سَنَداً؛ برای رسول خدا فرزند و برای قرآن تکیه‌گاه بودی».

تعبیر وارد شده در زیارت امام حسین علیه السلام بر این مطلب تصریح دارد که ایشان پشتیبان و حامی قرآن بودند و اینکه در مقام زنده نگاه داشتن احکام و رهنمودها و هدایت‌های قرآن کریم بودند و به یک سخن بر آن می‌کوشیدند تا اسلام را زنده نگه دارند؛ اسلامی که از آن روز تا به امروز مُرده است.

بخشی از تاریخ ننگین بنی‌امیه

بنی‌امیه از بزرگشان ابوسفیان گرفته تا معاویه و یزید بن معاویه و پیروان خط آنان؛ یعنی مروانیان و بنی‌عباس دو هدف داشتند و بی امان در پی تحقق بخشیدن به آن بودند که از صدها و هزاران رفتار و گفتار، این مطلب به روشنی برمی‌آید که یکی از دو هدفی که آنان دنبال می‌کردند از میان برداشتن قرآن بود.

در ماجرای فتح مکه ابوسفیان به عباس، عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله گفت: «فرزند برادر تو [محمد مصطفی صلی الله علیه وآله] عجب پادشاهی شکوهمندی برای خود فراهم کرده است».

عباس در پاسخ به او گفت: «خاموش باش، این نه پادشاهی که نبوت و رسالت الهی است».

ابوسفیان در روزگار حکومت عثمان بر سر مزار سیدالشهدا، حضرت حمزة بن عبدالمطلب عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رفت و ضمن جسارت به مزار او اظهار داشت: «حمزه، برخیز و ببین، چیزی را که اسلام نام نهادید و جانانه از آن دفاع کردید، اکنون در اختیار جوانان و بچه‌های ماست که مانند گوی، آنان را دست به دست می‌گردانند».

دیگر نکته رسوا و ننگین که تاریخ آن را ثبت و ضبط کرده گستاخی شرم‌آور و اسلام‌ستیز معاویه است. بنا به نقل تاریخ هرگاه بانگ مؤذن به اذان برمی‌خاست و جمله «اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱلله» سر می‌داد، معاویه می‌گفت: «لا والله إلا دفناً دفنا؛ به خدا سوگند تا این نام را از میان بر ندارم و دفن نکنم، آرام نمی‌گیرم».

پس از به شهادت رسیدن حضرت سیدالشهدا علیه السلام، یزید ملعون نهانی‌های درونی پدر و جدش را آشکار و بی‌پروا بر زبان جاری کرد و پا را فراتر نهاد. او با وقاحت تمام اسلام و رسالت الهی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله را حکومت‌داری و حکومت‌خواهی خواند و با بی‌شرمیِ تمام گفت: «لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ *** خَبَرٌ جاءَ وَلاَ وَحْیٌ نَزَلْ؛ فرزندان هاشم (رسول خدا صلی الله علیه وآله) با سلطنت بازی کردند و در واقع نه خبری (از سوی خدا) آمده بود و نه وحی‌ای نازل شد». جان سخن، این خاندان شوم و ننگین درصدد بودند تا با استفاده از هر فرصتی طومار اسلام را برچینند.

هدف دوم آنان نابود کردن اهل بیت علیهم السلام بود. در روز عاشورا یکی از کسانی که در سپاه عمر بن سعد بود با صراحت گفت: «همگیِ افراد خاندان حسین (علیه السلام) و یاران او را باید کشت و حتی کودکی که بتواند با دمیدن در آتش زیر دیگ آن را بیفروزد نباید زنده بماند».

اینان هماره این دو هدف را با جدیت دنبال کرده و از هیچ اقدامی برای رسیدن به هدف خود دریغ نمی‌کردند.

بایسته توجه و تأمل است که آنان اسلام را به عنوان ابزار کار و عامل پیشبرد اهداف شوم و تحکیم قدرت و حاکمیت خود می‌خواستند، اما اسلام حقیقی و اصیل را که در قول و عمل پیامبر صلی الله علیه وآله آمده بود و آن را ترویج و تبلیغ می‌کردند و پس از ایشان امیرمؤمنان علی علیه السلام در دوران خلافت ظاهری خود به آن عمل و آن را اجرا می‌کردند، تحمل نکرده و با آن مبارزه و مقابله می‌کردند. متأسفانه در رسیدن به این هدف؛ یعنی از بین بردن و مخدوش کردن اسلام اصیل موفقیت بسیار فراوانی به دست آوردند.

بر کسی پوشیده نیست که نماز، روزه، حج و جز آن از مظاهر و شعائر مهم اسلام است. این احکام در روزگار معاویه، یزید، بنی‌مروان و بنی‌عباس نیز مورد توجه بود و به آن عمل می‌شد. اگر منابع فقهی همانند رساله‌ها و در سطح بالاتر و جامع‌تر کتاب شرایع الاسلام که کتابی است جامع و مبسوط و در حد بالاتر از آن کتاب جواهر الکلام را ببینید در می‌یابید که تمام احکام عبادی مطرح شده در این مجموعه ها از قبیل: احکام نماز و روزه و حج و بحث طهارت مثل: وضو، غسل و تیمم به ده درصد هم نمی‌رسد.

منابع فقهی تماماً بیان کننده اسلام و احکام آن است؛ احکامی چون: معاملات، حدود، قصاص، قاعده لا ضرر ولا ضرار و عدم وجوب سخت‌گیری در اسلام؛ یعنی قاعده لا حرج و دیگر موارد.

با اندک تأمل و دقت درمی‌یابیم که این احکام اسلام در کشورهای اسلامی وجود ندارد و سالی یک بارهم از آن نام برده نمی‌شود.

یادآوری

در اینجا یک نمونه از صدها نمونه را بیان می‌کنم. این امور، واجب کفایی بوده و دعوت و تشویق به آن نیز واجب کفایی است و از آنجا که «من فیه الکفایه؛ کسی که توانایی کامل برای تبلیغ داشته باشد» نیست این واجب کفایی واجب عینی می‌شود که همگان باید به انجام آن همت گمارند. در این معنا هر کس بر اساس توان و قدرت خود و به وسیله قلم و بیان و استفاده از فناوری روز از جمله تلفن همراه که غالباً در اختیار دارند باید این مطلب را منتشر کرده و به همگان برساند.

یک مورد از صدها و صدها موردی را که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمودند و به مرحله عمل درآوردند و روایت عامه و خاصه آن را نقل کرده‌اند بیان می‌کنم. این مطلب در کتاب شریف کافی مرحوم کلینی، کتاب گرانسنگ بحارالانوار مرحوم مجلسی و در کتاب‌ها و منابع فقهی آمده است. اگر تنها همین یک روایت با لوازم و بایسته‌هایش در کشورهای اسلامی اجرایی و عملیاتی می‌شد، یک گرسنه، یک بی‌خانمان و یک مستأجر باقی نمی‌ماند و یک بیمار و دردمند به علت بی‌پولی از درمان محروم نمی‌شد و به دلیل نداشتن امکانات مالی یک نفر مجرد وجود نداشت و کسی به جهت مسائل اقتصادی و فقر خودکشی و دیگرکشی نمی‌کرد. مطلبی که باید در این معنا بیان کنم از این قرار است و شما و خصوصاً اهل علم و فرهنگ و علاقه‌مندان به کتاب و مطالعه در مورد این مطلب تحقیق و پیگیری کنید.

اولین کسانی که از روز اول با رسول خدا صلی الله علیه وآله از در جنگ و ضدیت و ناسازگاری درآمدند مشرکان بودند، نه یهودیان. یهودیان در کتاب خود خوانده بودند که در یثرب [مدینه منوره] پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله حکومت خود را بر اساس شریعت الهی برپا خواهند کرد؛ لذا از مناطق مختلف به مدینه آمدند و در اطراف آن خانه و قلعه و دژ بنا کردند و در آن سکونت گزیدند تا در خدمت و محضر پیامبری باشند که به مدینه خواهد آمد.

قرآن کریم در بیان و شرح احوال و اوضاع آنان فرموده است: «فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ؛ ولی همین که آنچه [که اوصافش] را می‌‌شناختند برایشان آمد، انکارش کردند».

یهودیان وقتی دیدند حضرت ختمی مرتبت از قوم یهود نیست ایشان را نپذیرفتند و بر ضد حضرتش قیام کردند و سر به مخالفت برداشتند.

قبل از یهودیان مشرکان مکه از نخستین روزی که رسول خدا صلی الله علیه وآله دعوت خود را علنی کردند به ضدیت با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برخاستند. می‌بینیم و می‌خوانیم که قرآن کریم در توصیف و بیان حجم ضدیت مشرکان و یهودیان با پیامبر گرامی اسلام، یهودیان را در این زمینه بدتر از مشرکان خوانده و فرموده است: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا؛ مسلماً یهودیان و کسانی را که شرک ورزیده‌‌اند دشمن‌ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت».

آنان منافقان و مشرکان را برای ترور پیامبر خدا صلی الله علیه وآله و براندازی نظام اسلامی تحریک و تشویق می‌کردند و بعدها نیز خودشان با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در جنگ هایی نظیر خندق به مقابله پرداختند و دل‌هایشان به دلیل شکست‌هایی که از رسول خدا صلی الله علیه وآله متحمل شده بودند، نسبت به ایشان از کینه مالامال شده بود. وقتی پس از این جریان‌ها امیرمؤمنان علیه السلام به سمت قلعه‌های آنان روانه شدند و قلعه خیبر و دیگر قلعه‌های آنان را فتح کردند، این کینه بیشتر شد.

منش الهی رسول خدا صلی الله علیه وآله

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بعد از فتح مکه و قدرت گرفتن اسلام سه مطلب را بیان داشتند که عالمان عامه در صحاح خود نقل کرده‌اند و خاصه در کتاب شریف کافی به روایت از امام صادق علیه السلام آورده‌اند و در منابع فقیهان اسلام نیز آورده شده است.

ایشان فرمودند: «مَنْ مَاتَ وَتَرَکَ مَالاً فَلِوَرَثَتِهِ؛ هرکس از دنیا برود و ثروت و مالی از خود برجای نهد، آن مال برای وارثان او خواهد بود». طبق این بیان هر کس تحت حکومت اسلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله باشد و از دنیا برود، اموال او برای وارثانش است و رسول خدا صلی الله علیه وآله ذره ای مالیات از ارث او مطالبه نمی کنند.

مطلب دوم و سوم آن حضرت این بود که فرمودند: «ومن مات وترک دیناً أو ضیاعاً فإلیّ وعلیّ؛ هرکس از دنیا برود و بدهی و زن و فرزندی از او برجای بماند نزد من بیاید که من عهده‌دار تأمین زندگی آنان و ادای دین او هستم».

رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله در این بخش از سخنان خود بر این امر تأکید داشتند که اگر کسی از دنیا رفته و بدهی داشته باشد، طلبکار نباید به سراغ ورثه او برود اگر چه ثروت فراوانی داشته باشند.

ایشان همچنین می فرمایند اگر فرد متوفا برای وارثان خود چیزی به جا نگذاشت و آنان نیز درآمد و ثروتی نداشتند، به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مراجعه کنند؛ چراکه آنان از نظر اسلام بی‌سرپرست نیستند و اسلام و رسول خدا صلی الله علیه وآله سرپرستی آنان را به عهده می‌گیرند.

مسلم است که تنها نماز و روزه و حج و سایر اعمال عبادی از مسلّمات اسلام نیست بلکه این سه قانون پیامبر صلی الله علیه وآله نیز از مسلّمات اسلام است؛ اینکه بر ارث میّت مالیات تعلق نمی‌گیرد (که خلاف آن از قوانین جاهلی بود و ریشه در شرک و عملکرد مشرکان داشته است) و اینکه آن حضرت قرض فرد بدهکار را بر عهده گرفتند اگرچه زن و فرزند او ثروت می‌داشتند و اینکه ایشان باید هزینه معیشت زن و فرزندان متوفایی را که از خود ثروتی باقی نگذاشته و ورثه او محتاج هستند، تأمین کنند؛ چراکه اگر فردی بدهکار از دنیا رفته است و مالی بر جای نگذاشته است بدهی او باید از جایی و از سوی شخصی پرداخت شود. در این مقوله «حذف متعلق افاده عموم می‌کند» و طبق این معنا، اگر بازماندگان متوفا ثروت سرشاری هم داشته باشند، طلبکار برای استیفای طلب خود نباید سراغ آنان برود؛ زیرا که این سخن رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله تصریح دارد که من از سوی حضرت باری تعالی مسئول و موظف هستم بدهی فرد متوفا را که چیزی از خود برجای نگذاشته است، ادا کنم و بازماندگان نیازمند او را نیز تأمین نمایم. اولیای امور مسلمانان و حاکمان و سران کشورهای اسلامی نیز همین وظیفه و مسئولیت را برعهده دارند. با نگرشی گذرا به کشورهای اسلامی آشکارا می‌بینیم این قانون رسول خدا صلی الله علیه وآله به هیچ وجه دیده نمی‌شود؛ لذا به جرأت می‌توان گفت که این، اسلام و اقتصاد اسلامی نیست.

همین یک روایت و سخن پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله که عالمان عامه و خاصه آن را نقل کرده‌اند از مسلمات تاریخ اسلام است و باید از آن پیروی کرد. قرآن کریم نیز از مسلمانان خواسته است که از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پیروی و تبعیت کنند، آن جا که می‌فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ قطعاً برای شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیکوست».

خدای متعال، همگی به ویژه حاکمان و سران و مسئولان کشورهای اسلامی را به پیروی و الگوگیری از رسولش، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله فراخوانده و فرمان داده است؛ چراکه باید از بنیانگذار نخستین حکومت اسلامی پیروی کنند.

در زمانی که رسول اکرم صلی الله علیه وآله این مطلب را بیان کردند حدود 22 سال از عمر و آغاز اسلام گذشته و یک سال از عمر شریف رسول الله صلی الله علیه وآله مانده بود. در آن مرحله و برهه یهودیان به شدت با حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله دشمن بودند و علیه ایشان کینه‌توزی می‌کردند.

چنان که در کتاب شریف کافی نقل شده است امام صادق علیه السلام پس از نقل این سخن رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «وَمَا کَانَ سَبَبُ إِسْلاَمِ عَامَّةِ اَلْیَهُودِ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ هَذَا اَلْقَوْلِ مِنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اَللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ؛ و تنها چیزی که موجب شد همه یهود اسلام آورند، همین سخن رسول خدا صلی الله علیه وآله بود».

بایسته توجه است یهودیانی که جویای پول و زراندوزی و طبق فرمایش قرآن سرسخت‌ترین دشمن اسلام بودند، نه در گروه‌های ده‌‌تایی و صدتایی و هزارتایی، بلکه دسته دسته مسلمان می‌شدند؛ زیرا با مسلمان شدن در سایه حاکمیت اسلام اصیل و اجرایی شدن این سه قانون رسول خدا صلی الله علیه وآله، آینده خود و خانواده خود را تأمین و تضمین شده می‌دیدند و تکلیف اقتصادی ورثه‌شان نیز روشن می‌شد؛ چراکه طبق قانون اسلام اموالشان پس از مرگ از آنِ ورثه می شد و مالیاتی به آن تعلق نمی‌گرفت و اگر مدیون از دنیا می‌رفتند و ارثی بر جای نمی‌گذاشتند، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله دِین او را پرداخت می‌کردند و همینطور اگر وارثان او نیازمند بودند، ایشان مخارج مسکن و ازدواج و... آنان را تأمین می‌کردند و به شهادت تاریخ رسول اکرم صلی الله علیه وآله نیز این قانون‌ها را عملی کردند.

مشکلات اقتصادی و راه حل آن

پر واضح است که اگر کشورداران و زمامداران، همین جمله رسول خدا صلی الله علیه وآله را عملیاتی کرده و به مرحله اجرا درآورند، مشکلات اقتصادی که در جای جای این جهان به چشم می‌خورد و دردمندانه و متأسفانه در کشورهای اسلامی بیشتر محسوس و ملموس است برطرف شده و اوضاع مردم سامان خواهد گرفت. به راستی می‌توان علت این مشکل فراگیر و بحران‌آفرین را ناشی از اسلام دانست؟ با این شرایط فعلی و در جامعه‌ای منهای خط و منش و قوانین پیامبر صلی الله علیه وآله اگر فقیری در جامعه وجود داشته باشد، هیچ روزنه‌ امیدی و راه گشایشی پیش‌روی خود نمی‌بیند و هیچ‌کس دست یاری خود را به سوی او دراز نمی‌کند و به او وام و قرض نمی‌دهد. باید به چرایی این موضوع پاسخ داد. روشن باشد مردم غالباً در پی آن هستند که کار خیر کرده و گره مشکلات و تنگناهای مردم را باز کنند، اما نگران این هستند که اگر به نیازمند تهیدست پولی قرض بدهند و فرد بدهکار از دنیا برود و مال و ثروتی از خود بر جای نگذارد، آنان به حقوق و مطالبات خود نرسند و کسی مطالبات آنان را تضمین و جبران نکند.

اگر...

در صورتی که اگر حاکم اسلامی و فرمانروای مسلمانان که درآمد بیت‌المال و خزانه مسلمانان را در اختیار دارد اعلام کند افرادی که ادعا دارند مبالغی از فردی متوفا طلب دارند و برای ادعای خود سند و مدرک ارائه کرده، سخن خود را ثابت کنند، به حق خویش می‌رسند، درخواست کسی برای قرض گرفتن رد نمی‌شود. این مطالب و جلوه‌ها نقطه مثبت و چهره نورانی و جالب و جاذب اسلام را به رخ جهانیان می‌کشد.

سؤالی در این مقوله مطرح می‌شود که چه جمعیت و چه تعداد از مسلمانان این مطلب را دانسته و به آن پی برده‌اند؟ افرادی که مایلند از این موضوع آگاه شوند کتاب شریف کافی را بخوانند. در این کتاب بعد از این روایت از امام صادق علیه السلام در همین معنا نقل کرده‌اند که این مسئله از ویژگی‌های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نبوده است. قرآن به این مطلب تصریح داشته و فرموده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ قطعاً برای شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیکوست» که این افاده عموم می‌کند، در حالی که اختصاصات دلیل خاص می‌خواهد.

امام صادق علیه السلام به دنبال روایت و سخن رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده‌اند: «فعلی الإمام إثمه؛ گناه [و عواقب نابسامان ناشی از بی‌توجهی به این قانون] بر عهده امام و پیشوای مسلمانان است».

دردمندانه و متأسفانه اقتصاد خراب و آشفته موجود در کشورهای اسلامی، اسلامی و برآمده از مدیریت منطبق با اسلام نیست و باید همه مسلمانان از آن آگاه باشند و جوانان از برنامه اسلام در این زمینه مطلع شوند و ماهیت و حقیقت آن را به غیر مسلمانان نیز برسانند و به آنان تفهیم نمایند که اسلام هیچ مشکلی ندارد و اگر مشکلی دیده می‌شود از مدیریت‌هاست.

عاملان نابسامانی

بنی‌امیه در این قضیه و برای از بین بردن اسلام و اهداف والا و انسانی آن بسیار کوشیدند و از هیچ اقدامی کوتاهی نکردند. اگر فقط همین یک مقوله اقتصادی که در سه جمله رسول خدا صلی الله علیه وآله پی نهاده شد در کشورهای اسلامی تحت حاکمیت رؤسا و رهبران اسلامی پیاده و اجرایی شود، نابسامانی‌ها را سامان می‌بخشد، آمار خودکشی، آدمکشی، آدم‌ربایی، ترورها، انفجارها، آتش‌سوزی‌های عمدی و... کاهش خواهد یافت و بیمارستان‌های اعصاب و روان کم خواهد شد و حتی به احتمال زیاد تماماً به تعطیلی کشیده خواهند شد.

توجه داشته باشیم که درصد قابل توجهی از مشکلات اقتصادی که در کشورهای اسلامی خودنمایی می‌کند با عمل به همین سخن اقتصادی رسول خدا صلی الله علیه وآله حل می‌شود و کسی به وام گرفتن نیاز پیدا نمی‌کند و اگر هم کسی یافت شود که به قرض گرفتن احتیاج پیدا کند، همگان آمادگی دارند که به او پول قرض دهند. اگر کسی بدون داشتن حتی یک ریال بخواهد خانه‌ای به ارزش یکصد میلیون بخرد، افراد خیّر و توانمند به یاریش شتافته و با گرفتن وثیقه‌ای عادی و امضا نیاز او را برطرف می‌کنند؛ زیرا تعهد حاکم و رئیس دولت اسلامی را پشتوانه بازپرداخت طلب خود دانسته و رسیدن به پول خود را حتمی و منطقی می‌بینند و از این جهت اطمینان خاطر دارند. البته حاکم باید به تعهد خود پایبند باشد که در غیر این صورت کسی به کسی قرض نداده و از مشکلات دیگران گره‌گشایی نخواهد کرد.

در مقوله سامان دادن به امر ازدواج فرزندان نیز همین قاعده جاری است. سرپرست خانواده تا زمانی که زنده بود، کاری کرد و هزینه زندگی آنان را فراهم می‌آورد. اکنون که پدر و سرپرست خانواده از دنیا رفته رئیس دولت و حاکم اسلامی باید جای خالی پدر را برای آنان پر کند و اگر چنین نکند، افراد فاقد سرپرست و نان‌آور به کارهای خلاف، چون: دزدی، فساد و... روی آورده و سرانجام گرفتار زندان و بند خواهند شد.

پیامی به جوانان مسلمان

در این زمینه جوانان غیور مسلمان اگر تنها همین نکته و ویژگی اسلام را به جهان و جامعه غیر اسلامی معرفی کنند و بشناسانند، برای ارائه چهره نورانی از اسلام کافی است. وانگهی به ملت‌های کشورهای غیر مسلمان یادآوری کنند که اگر در کشورهای خود با چنین مشکلی روبه‌رو هستید، به دلیل نبود این قانون است که رسول خدا صلی الله علیه وآله به آن متعهد شدند و آن را اجرا کردند و باید به آن‌ها توجه داد که راه برون‌رفت از وضعیتی که با آن دست به گریبان هستند در گرو عمل به این سه آموزه رسول خدا صلی الله علیه وآله است.

مسائل و معضلات از این قبیل زیاد است که متأسفانه بنی‌امیه موفق شدند آن را بر جامعه مسلمانان تحمیل کنند و با به انحراف کشاندن اقتصاد، جامعه را به تباهی و سیاهی کشیدند. سیاست و سایر امور نیز به همین صورت به بیراهه کشانده شد و این فتنه و ایجاد انحراف با ابوسفیان شروع شد و معاویه و یزید بن معاویه این هدف شوم را دنبال کردند.

گامِ دوم بنی امیه

دومین هدفی که بنی امیه دنبال می‌کردند پایمال کردن و هدردادن خون حضرت سیدالشهدا علیه السلام بود که در این راه هیچ توفیقی به دست نیاوردند؛ چراکه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله ناممکن بودن آن را وعده دادند و عملکرد خوبان و خیّران از پیروان اهل بیت علیهم السلام در سراسر دنیا مانع تحقق این هدف شوم بنی‌امیه شده است. اگر کمبودها و نقص‌هایی هم وجود داشته باشد، از کم‌کاری و کوتاهی حکومت‌ها و کوتاهی کسانی است که می‌توانند کار کنند، ولی کاری صورت نمی‌دهند. باید توجه داشت که آنچه از معالم و نشانه‌های اسلام به چشم می‌خورد رهاورد استمرار شعائر مقدس حسینی است که آن را حفظ کرده است.

امام حسین علیه السلام در بیان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله درباره خود و نواده‌شان حضرت امام حسین علیه السلام فرموده‌اند: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَأَنَا مِنْ حُسَیْنٍ؛ حسین از من است و من از حسینم».

بزرگان، این گلواژه رسول خدا صلی الله علیه وآله را این‌گونه توضیح داده و معنی کرده‌اند که اگر ماجرای عاشورا نبود و امام حسین علیه السلام در کربلا آن فداکاری بزرگ را رقم نمی‌زد و عاشورای خونین سال 61 هجری قمری به وجود نمی‌آمد، بنی‌امیه همه چیز را از بین می‌بردند و همان‌گونه که نام پیامبران بی‌شماری باقی نمانده است، از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیز نامی نمی‌ماند.

دیگر مطلبی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مورد امام حسین علیه السلام فرمودند زمانی بود که امام حسین علیه السلام 4 ـ 5 ساله بودند. حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله در آن زمان فرمودند: این حسین را خواهند کشت و افزودند: «ولیجتهدن أئمة الکفر واشیاع الضلالة فی طمسه فلا یزداد إلا ظهورا وأمره إلا علوا؛ سوگند که پیشوایان کفر و پیروان گمراهی می‌کوشند تا نام و اثر او را از بین ببرند، ولی نخواهند توانست نام او را به فراموشی بسپارند، بلکه نام او بالندگی خواهد گرفت و کارش ظهور و بروز خواهد یافت».

گواهی تاریخ معاصر

من پنج حکومت را دیدم که در عراق قدرت را در دست گرفتند و یکی از دیگری بدتر بودند و بدترین برخوردها و تعامل را نسبت به شعائر مقدس امام حسین علیه السلام داشتند و سخت با آن به مبارزه پرداختند. افراد بسیاری را نیز زندانی و آنان را شکنجه و برای منع شعائر مقدس حسینی قوانین سختی وضع کردند. اما با آن همه تنگناهایی که برای قضیه حضرت سیدالشهدا علیه السلام به وجود آوردند، قضیه آن حضرت همچنان زنده و پابرجاست. در این بیان، حرف «ل» در کلمه «لیجتهدن» لام قسم و «ن» آخر کلمه نون تأکید ثقیله است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آن‌ها را در کلمه «جهد» به کار برده‌اند.

امسال نیز در عراق محدودیت‌هایی به وجود آوردند و بهانه‌تراشی‌هایی کردند، ولی آن‌گونه که همگان دیدند و باخبر شدند و شما نیز مطلع شدید، عزا و سوگواری صبح عاشورا سیل‌آسا در کربلا به حرکت درآمد و با شکوه و عظمت برگزار شد. در نجف اشرف، کاظمین، سامرا و بغداد نیز همین‌گونه بود و روستاهای جنوب و شمال عراق هم مستثنا نبودند. خبری خواندم مبنی بر اینکه عزای طویریج امسال برگزار نخواهد شد و مرزهای هوایی و زمینی هم بسته بود و مسافری از خارج به عراق وارد نشد و شاید هم مسافران خارجی یک درصد عزاداران را تشکیل می‌دادند. اما با تمام این شرایط و محدودیت‌ها، عزاداری در عراق با همت عالی و به صورت باشکوهی برگزار گردید. این امر وعده رسول خدا صلی الله علیه وآله است که فرمودند: «فلا یزداد إلا علوا؛ و هماره بالندگی آن فزونی می‌گیرد». در نتیجه بنی‌امیه نتوانستند در این زمینه کاری از پیش ببرند.

کتابی هدایتگر

مرحوم علامه شیخ محمد جواد بلاغی دو اثر گرانسنگ دارد. گفته‌اند که هزاران نفر از افراد باسواد و تحصیل‌کرده یهودی و مسیحی با خواندن آن شیعه شده‌اند. «الرحلة المدرسیة» و «الهداة» نام این دو کتاب است که به عربی تألیف و به چندین زبان نیز ترجمه شده است. وی استاد مرحوم والد ما آیت الله العظمی سید میرزا مهدی شیرازی قدس سره و شاگرد صاحب فتوای مشهور تحریم تنباکو، میرزای شیرازی بزرگ قدس سره بود.

ایشان درباره میرزای شیرازی مطالبی نقل می‌کرد و از آن جمله می‌گفت: میرزای شیرازی به سامرا آمد. در آنجا سه خانه خرید یکی را به مدرسه علمیه برای طلاب اختصاص داد و خانه دیگر را حسینیه کرد و خانه سوم را برای خود و خانواده و بستگانش در نظر گرفت.

دهه محرم که می‌شد دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی از حسینیه به سوی حرم رفته و عزاداری می‌کردند. در سال‌های دیکتاتوری صدام مزدوران صدام به دستور او حسینیه را منفجر کردند که اخیراً بازسازی شده‌ است. خانه او همچنان پا برجاست. طلاب علوم دینی شب‌های عاشورا همراه با عزاداری از مدرسه خارج شده و به سوی حسینیه می‌رفتند.

مرحوم آیت الله بلاغی در کتاب خود نوشته است: در مورد عزاداری صبح عاشورا وضعیت متفاوت بود؛ به این معنا که دسته عزاداری صبح عاشورا از خانه ایشان روانه می‌شد و کفن مورد نیاز آنان را میرزای شیرازی تأمین می‌کرد. مسلماً آمار شیعیان سامرا یک یا دو درصد بود و اکثریت غیر شیعه بودند. این اقدام میرزای شیرازی از آن جهت بود که کسی مانع این عزاداری نشود، وگرنه طبق معمول این مراسم عزاداری نیز از حسینیه‌ای که ایشان داشت برگزار می‌شد. چنان که می‌گویند این مراسم تا به امروز برپاست. جان سخن اینکه بنی‌امیه در خاموش کردن جوش و خروش سوگواری بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام و تعظیم شعائر حسینی ناکام مانده‌اند و البته این مقدار از عزاداری‌ها نیز که برگزار می شود، باز هم کم است.

شاهدی معاصر

مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء از مراجع تقلید بود و بیش از شصت سال پیش از دنیا رفت. من مکرراً ایشان را در نجف اشرف و کربلای معلی دیده بودم. یکی از آثار مکتوب او در قم چاپ شده است. او در این کتاب نوشته است: «یکی از عالمان مسیحیان در بغداد به من گفت: شما شیعیان نمی‌دانید برای تبلیغ مذهب خود از امام حسین چگونه بهره ببرید.

وی در ادامه سخن خود افزود: اگر ما مسیحیان امام حسین را می‌داشتیم در وجب به وجب زمین یک پرچم به نام او می‌افراشتیم و مردم را گرد آن جمع کرده و به سوی او می‌خواندیم».

به لطف خدای متعال چنین حالت و امکانی در جهان فراهم شده، ولی هنوز اندک است. هرکسی توان فعالیت در این زمینه و خدمت به شعائر مقدس حسینی و ترویج آن را دارد، کوتاهی نکند که در شرایط فعلی واجب عینی است و همگان باید به اقامه و ترویج آن همت گمارند. امروزه زمینه برای فعالیت در عرصه شعائر مقدس حسینی فراهم و در اختیار همگان است. به عنوان مثال می‌توان از موبایل نام برد که همگان از آن استفاده می‌کنند. افرادی که می‌خواهند شعائر مقدس حسینی را ترویج کنند برای تحقق بخشیدن به هدف خود می‌توانند با بهره‌گیری از این فناوری از محل زندگی خود با آشنایان و شهروندان ساکن در کشورهای اسلامی و غیراسلامی ارتباط برقرار کرده و آنان را به فعالیت جدی در این زمینه تشویق کنند.

باید توجه داشت که در بسیاری از کشورها صدها کلیسا وجود دارد، ولی از وجود حسینیه چندان خبری نیست. در این کشورها حسینیه به اندازه‌ای که باید باشد، هست؟ و اگر نیست چرا؟ در این زمینه همگان مسئولیت دارند و هرکس به اندازه توان، امکانات مالی، توان فرهنگی و قدرت بیان خود باید بکوشد و فعالیت کند و قضیه حضرت سیدالشهدا علیه السلام را رونق بخشد و اهداف مقدس و والای آن حضرت را به جهانیان معرفی کند.

متاع کفر و دین

بنده از تمام کسانی که در این دهه اخیر و مخصوصاً در شب و روز عاشورا در هر نقطه از دنیا و به هر نوعی همانند: اطعام در مسجد و حسینیه و منازل و برپایی مجالس عزاداری و به حرکت درآوردن دسته‌های زنجیرزنی و سینه‌زنی و با راهپیمایی و چاپ جزوات و فعالیت در فضای مجازی و حقیقی به تعظیم و تجلیل از شعائر مقدس حسینی پرداختند، تشکر می‌کنم.

استفاده از فضای مجازی یکی از راه‌های معرفی تشیّع و فرهنگ عاشورا و حماسه آفرینان عاشورایی است که با همت بلند و کوشش بی‌دریغ و همه‌جانبه به انجام رساندن آن ممکن است. در این فضا داشتن ثروت نجومی شرط و ضروری نیست، بلکه افراد با مقدار پول و امکاناتی که دارند آن را یک‌جا جمع کرده و شبکه‌ای ماهواره‌ای تأسیس کنند. با وجود هزاران شبکه ماهواره‌ای که ترویج بی‌اخلاقی و کینه و فساد می‌کنند چرا باید جای هزار شبکه به نام امام حسین علیه السلام خالی باشد؟

دردمندانه مفسدان دنیا برای رسیدن به اهداف شوم و ننگین خود فعال بوده و خواسته‌های خود را عملی کرده‌اند و آثار شوم و ویرانگر آن گریبان جوانان مسلمان را در کشورهای اسلامی گرفته است. آگاهی بخشیدن به جوانان مسلمان وظیفه و مسئولیتی است که همگان برعهده داریم مبادا کسی با خود بیندیشد که دست‌تنها و یک‌تنه کاری نمی‌توان کرد که «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود» چنان که سیلاب‌ها از قطره‌های کوچک تشکیل می‌شوند.

مریدان و پیروان اهل بیت علیهم السلام جمعیت چند صد میلیونی در دنیا دارند و کمک‌های هر یک از آنان سیلابی بزرگ به وجود می‌آورد که زمین سوخته باور و اعتقادات جوانان را سیراب و حاصل خیر می‌کند و باید از این فرصت استفاده و به منظور تحقق بخشیدن به اهداف والا و مقدس، همت نمود. شعائر مقدس حسینی تماماً مقدس است و هیچ شبهه‌افکنی و تشکیکی در آن کارگر نمی‌افتد. طی 50 ـ 60 سال گذشته دشمنان و مغرضان تشکیک و شبهه‌افکنی کردند، اما شعائر مقدس حسینی رو به فزون نهاد.

از همگان، به ویژه از عراقی‌های غیور که مراسم عزاداری صبح عاشورا و عزای طویریج را باشکوه برگزار کردند قدردانی می‌کنم و به عنوان وظیفه شرعی خود آنان را دعا کرده و می‌کنم. به نظر من این امر یکی از وظایف شرعی است. این گفته گزاف نیست و اگر به کتاب گرانسنگ «کامل الزیارات» مراجعه کنید می‌بینید که امامان معصوم علیهم السلام نیز برای خدمت‌گذاران و عزاداران دعا می‌کردند و البته عمل آنان حجت بوده و در برخی موارد واجب و گاهی مستحب است.

همین‌طور از کسانی که مجلس مصیبت و مرثیه و تمام گونه‌های آن را برگزار کردند و اطعام دادند تشکر می‌نمایم.

عزم و اراده‌ای پولادین برای خدمت

در همین جلسه تأکید می‌کنم و از همگان می‌خواهم تا نسبت به شعیره مقدس اربعین امام حسین علیه السلام کم‌کاری و کوتاهی نکنند. چرا جای خالی هواپیماهای رایگان برای سفر به کربلا در اربعین دیده می شود؟ آیا این امر تحقق‌پذیر نیست؟ اگر حکومت‌ها در این معنا کارشکنی می‌کنند که همین هم هست و کارشکنی و مانع‌تراشی در این زمینه زیاد است، ثروتمندان خود همت کرده با هزینه خود وسیله سفر هوایی به کربلای معلی برای شرکت افراد در مراسم اربعین را فراهم کنند همانگونه که وسایل سفر زمینی را برای زائران در عراق و ایران و برخی کشورهای حاشیه خلیج تهیه می‌کنند. دولت عراق و دولت‌های کشورهای همسایه در این راه همکاری و موانع را برطرف کنند و از گرفتن عوارض سفر و مطالبه گذرنامه خود‌‌‌داری نمایند تا زائران در تجمع بی‌مانند و شکوهمند اربعین حسینی حضور یابند و به فیض حضور در این مراسم مقدس نائل آیند. اگر در این زمینه اندکی سخت‌گیری شود، به همان اندازه حضور زائران در مناسبت اربعین را محدود می‌کند و همین اندازه ایجاد محدودیت به نفع جریان اموی و بنی‌امیه است.

مبادا کسانی که می‌توانند در لیست امام حسین علیه السلام قرار گیرند در صف و لیست یزید قرار بگیرند و توجه داشته باشند که این معامله، سخت زیانبار است و هر قدر در آن مانع تراشی شود، به معنی یاری یزید است.

شیعه بدتر از مشرک و کافر

از امام معصوم علیه السلام در تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است: «برخی از کسانی که خود را شیعه می‌دانند از کافران و مشرکان بدتر هستند».

علت این بدتر بودن چیست؟ دنیا ارزش آن را ندارد که انسان پس از ترک دنیا و در صحرای محشر با شرمساری در برابر حضرت سیدالشهدا علیه السلام قرار بگیرد؛ امامی که رسیدگی به حساب خلق با اوست و در مورد ایشان روایت شده است: «انّ الّذی یلی حساب النّاس قبل یوم القیامة الحسین بن علی علیهما السلام؛ حساب خلایق در پیش از قیامت با حضرت امام حسین علیه السلام خواهد بود». شب اول قبر نیز پاسخی برای نکیر و منکر نخواهد داشت لذا باید هزینه‌ها و مقررات دست و پاگیر این سفر حذف و لغو شود.

توصیه من به جوانان غیور ساکن در کشورهای غیر اسلامی این است که از دولت‌های کشور محل سکونت خود بخواهند به مناسبت اربعین حسینی عوارض مسافرت را لغو کنند و هواپیمای ارزان‌قیمت یا رایگان در اختیار کسانی که قصد زیارت امام حسین علیه السلام را دارند بگذارند. باید توجه داشت که بنی‌امیه امام حسین علیه السلام را کشتند، اما کربلا کشته نشده و کشته نخواهد شد که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره امام حسین علیه السلام فرموده است: «فلا یزداد الا علواً؛ هماره بالندگی می‌گیرد».

چنان که در جلسه‌ای بیان شد 30 ـ 40 سال قبل در مجله‌ای از یک کشور عربی مقاله‌ای خواندم. در آن مقاله آمده بود که همه ساله کفار جهان یک گردهمایی دارند که نویسنده مقاله در آن حضور یافته بود. او در مقاله‌اش آورده بود به آن مناسبت قیمت کرایه هواپیما، هتل، خودرو و سایر خدمات و به گفته صاحب مقاله حتی هزینه نوشابه در کشور محل برگزاری گردهمایی ارزان می‌شود.

شرکت کنندگان در این همایش به هنگام بازگشت به کشورهای خود سوغات را نیز ارزان و با تخفیف می‌خرند. و در ادامه مقاله خود نوشته بود در یکی از کشورهای غیراسلامی کسی که بدهکار باشد، ممنوع الخروج می‌شود و برای سفر باید ضامن معرفی کند و در صورت معرفی ضامن به دولت، آن دولت طبق قانون موظف است به او اجازه خروج از کشور را بدهد.

چرا؟

چنان که بیان شده کفار از شعائر و مراسم خود این‌گونه پشتیبانی می‌کنند، چرا مسلمانان از شعائر مقدس حسینی حمایت نکنند؟! آیا نمی‌توانند این‌گونه باشند؟! حتماً می‌توانند. تک‌تک جوانان به ویژه آنانی که در کشورهای غربی زندگی می‌کنند و تا اندازه‌ای از آزادی برخوردار هستند بر دولت‌های میزبان فشار آورده و با نوشتن نامه و تهیه طومار و ملاقات با نمایندگان مجلس، آنان را به صدور مجوز و تهیه امکانات و رفع موانع قانونی و اداری ترغیب کنند. باید توجه داشت که مریدان و پیروان امام حسین علیه السلام در جهان فراوانند و خواهان دریافت گذرنامه برای سفر به کربلای معلی هستند، چنان که در کربلا و عراق مریدان شیعه و سنی و غیرمسلمان آن حضرت بسیارند.

تصویرها و فیلم‌ها را همه دیده‌اند و دیده‌ام که مسیحیان و یهودیان و مشرکان و ملحدان نیز در شعائر مقدس امام حسین علیه السلام شرکت می‌کنند و به زیارت آن حضرت می‌روند. جان سخن اینکه هرکس در حد توان خود در اربعین امسال همانند اربعین سال گذشته فعالیت کند و بکوشد خود را در چارچوب و ضمن عبارت «فلا یزداد إلا علواً» قرار دهد.

امیدوارم خدای متعال به حرمت محمد وآل محمد صلی الله علیه و علیهم اجمعین کسانی را که از این توفیق برخوردار کرده بر توفیقاتشان بیفزاید و محرومان از توفیق را موفق بدارد.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.