LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر در ديدار با طلاب حوزه علميه حضرت زهرا:"
بکوشيد علم وحلم را به هم ضميمه کنيد تا جزء حاملان حقيقي علم شويد
کد 1142
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 18 آبان 1385 - 17 شوال المكرّم 1427

 

«يُخبِرُکُم حِلمُهُم عَن عِلمِهِم؛(1) [خاندان پيامبر] حلم [بسيار]شان از علم [سرشار]شان حکايت مي کند».

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي پس از بيان حديث فوق از مولاي متقيان علي عليه السلام در جمع طلاب حوزه علميه حضرت زهرا سلام الله عليهاي قم خاطرنشان کردند: آقايان وبانواني که مشغول کسب علوم ديني هستند درحقيقت شاگردان امام صادق عليه السلام ودنباله رو قرآن کريم واهل بيت اطهار صلوات الله عليهم اجمعين مي باشند.

ايشان با طرح اين پرسش: «چه عملي است که انسان را در دنيا وآخرت سعادتمند واهل بهشت مي کند؟» فرمودند: علم بر دو گونه است: حملي وتحميلي. تعبير «حَمَلة العلم» که در روايات فراوان آمده است ناظر به جنبه حملي دين است. تنها علم حملي است که ثمربخش، هرچند ممکن است علم تحميلي به علم حملي منجر شود. علم حملي مربوط به حاملان علم است ولي علم تحميلي در دست صاحبان آن همچون پول صرفاً يک ابزار است. صاحبان علم تحميلي به علم نگاه ابزاري دارند وعلاقه ورابطه ذاتي با علم ندارند.

ايشان در توضيح بيانات خويش فرمودند: در روايات آمده است: «العلمُ نورٌ يقذِفُهُ اللهُ في قلبِ من يشاءُ؛(2) علم نوري است که خدا در دل هرکه بخواهد مي افکند». منظور از اين علم علمي است که همپاي اخلاق پيش رود وهر اندازه مجهولات انسان تبديل به معلومات شود، اخلاق وي نيز ارتقا يابد وظلمات روحي ورذايل اخلاقي او نيز اصلاح شود وبه فضايل اخلاقي تبديل گردد. بر اساس فرمايش مولاي متقيان که در ابتداي اين گفتار بدان اشاره شد حلم آيينه علم است وهر اندازه شخص به فضايل اخلاقي آراسته باشد، از نورِ علم بهره مندتر خواهد بود. از اين رو علم داراي شدت وضعف ودرجات متفاوت است وهر قدر بهره انسان از اخلاق حسنه وحلم بيشتر باشد، نور علم در وي افزون تر خواهد بود.

ايشان در ادامه افزودند: از آن جا که گفتار وکردار وتقرير رسول خدا صلّي الله عليه وآله علم حقيقي است، اصحاب آن جناب نيز عالم بودند وهزاران مطلب از رسول خدا شنيده بودند. اما اصحاب ايشان همگي در يک مرتبه نبودند ودرجاتشان تفاوت بسياري با هم داشت. براي نمونه درباره برخي از آنان در قرآن مجيد آمده است: «وَمِمَّنْ حَوْلَکُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَي النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَي عَذَابٍ عَظِيمٍ»؛(3) برخي از اعرابي که پيرامون شما هستند منافقند وبرخي از اهل مدينه نيز به سختي پايبند نفاقند که آنها را نمي شناسي ولي ما آنها را مي شناسيم وبه زودي دوبار عذابشان خواهيم کرد وبعد به جانب عذاب بزرگي برده خواهند شد». اين تعبير درباره يهود ونصارا يا مشرکان نيامده است، بلکه درباره همان کساني وارد شده که با پيامبر بودند. در تفسير اين آيه آمده است: از ميان اين دو عذاب يکي مربوط به زمان قبض روح وديگري مربوط به عالم قبر است وپس از اين دو، عذاب قيامت وجهنم دامنگير آنان خواهد شد.

از سوي ديگر در ميان اصحاب پيامبر کساني چون مقداد، ابوذر، سلمان نيز بودند که به ترتيب در درجات هشتم، نهم ودهم ايمان قرار داشتند والبته اين درجات مربوط به غير معصوم مي باشد.

همسران پيغمبر نيز مشمول اين قاعده اند وهمگي از نظر ظاهري نزديک ترين افراد به حضرت بودند واز اسرار ايشان آگاهي داشتند. با اين حال برخي از آنان همچون حضرت خديجه مقام والايي دارند وحضرت سال ها پس از وفات ايشان درباره اش فرمودند: «أينَ مثلُ خديجة؛ کجا مانند خديجه پيدا مي شود؟» اما شيعه وسني نقل کرده اند که آن حضرت به خانه عايشه همسر ديگرشان اشاره کردند وفرمودند: فتنه وشاخ شيطان از اين جا بر مي خيزد.

آيت الله العظمي شيرازي تأکيد کردند: تنها آن علمي قيمت دارد ومنشأ سعادت دنيا وآخرت است که با اخلاق وحلم همراه باشد وتنها همين علم است که مي تواند موجب دستگيري از بندگان خدا وهدايت آنان شود. هدايت ديگران فقط با علم صرف ممکن نيست وتهذيب نفس واخلاق علمي مي طلبد.

ايشان با کليدي خواندن صفت «حلم» در ميان ديگر فضايل اخلاقي، خاطرنشان کردند: اين که در روايت يادشده از ميان تمام فضايل اخلاقي، بر حلم تأکيد شده است، نشان مي دهد که اين صفت سرنخ ديگر کمالات وصفات فاضله است. همين صفت حلم است که باعث شد آن مرد شامي که بغض امام حسن وپدر ارجمندشان عليهماالسلام را در دل داشت، مجذوب آنان شود.

آيت الله العظمي شيرازي يادآور شدند: با اين که نخستين سازنده کعبه وحج گزار حضرت آدم عليه السلام است وحضرت ابراهيم عليه السلام فقط آن را تجديد بنا نمودند، ولي خداي متعال چنان از تجديد بناي کعبه به دست ابراهيم خليل الله ياد مي کند که گويا او بنيانگذار آن است: «وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛(4) به ياد آريد هنگامي را که ابراهيم واسماعيل پايه هاي خانه کعبه را بالا مي بردند و مي گفتند: پروردگارا از ما بپذير که تو شنواي دانايي». در بزرگي جايگاه ابراهيم نزد خدا همين بس که خدا جاي پاهاي او را محل نمازگزاردن مردم قرار داده وفرموده است: «وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّي؛(5) مقام ابراهيم را جايگاه نماز قرار دهيد». حال خداي متعال وقتي مي خواهد ابراهيم را مدح کند با اين تعابير وي را مي ستايد: «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ؛(6) به درستي که ابراهيم بسيار زاري کننده وشکيبا بود». خداي متعال در اين آيه ابراهيم را «حليم» مي خواند واز ميان تمام صفات نيک وي به حلم وبردباري او اشاره مي کند. در اين جا «حليم» صفت مبالغه است ونشان دهنده شدت حلم مي باشد.

ايشان تفاوت صبر وحلم را در اين دانستند: صبر مربوط به اموري است که از اختيار انسان خارج است وآدمي چاره اي در برابر آن ندارد، ولي حلم ناظر به مواردي است که انسان مي تواند واکنش نشان دهد، ولي در عين قدرت از اين کار خودداري ورزد.

مرجع عالي قدر در پايان سفارش کردند: بکوشيد صفت حلم را اندک اندک در خود ايجاد کنيد وحتي اگر حليم نيستيد، خود را به اين صفت بياراييد تا ان شاءالله در شمار حاملان علم حقيقي قرار گيريد وبه ياري خدا علم تحميلي وقيل وقال تبديل به نور وعلم حملي شود. بي شک حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز که به ما وعده کمک وتوجه داده اند، در اين راه از بذل عنايت کوتاهي نخواهند کرد.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1. نهج البلاغه، خطبه239.

2. مصباح الشريعه، ص16 (الباب السادس في الفتياء...).

3. توبه(9)، آيه101.

4. بقره(2)، آيه127.

5. همان، آيه125.

6. توبه(9)، آيه114.

 

 

 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.