در روز چهارشنبه (19/11/1390) هیئتی از حوزه ی علمیه ی زینبیه ی شهر دمشق سوریه، به همراه جمعی از استادان و نخبگان و دانشجویان از عراق، هند و شهرهای حماة، حمص، حسکه و فوعه ی سوریه، با بزرگ مرجع شیعیان جهان حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی دیدار کردند و از سوی معظم له مورد استقبال قرار گرفتند.

در این دیدار مرجع عالیقدر خطاب به میهمانان فرمودند: هر فردی، علی الخصوص عالمان شیعه و به ویژه جوانان شیعه از توانمندی بزرگی برخوردارند و این توانمندی باید با سه ویژگی همراه باشد تا موفقیت و پیروزی در پی داشته باشد:

1. اخلاص برای خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام است، بدین معنا که هریک از شما در کار خود فقط به خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام امید ببندد و به مشکلات و مصیبت ها اجازه ندهد جان و تن او را تسخیر خود کند.

2. تلاش پیوسته و همه جانبه است؛

3. پایبندی و آراستگی به اخلاق خوب با همگان، حتی افراد بد رفتار است.

ایشان افزودند: مهم این است که انسان با همگان حتی کسانی که رفتاری بد و ناشایست با وی داشته اند و دارند، با اخلاق خوب رفتار کند و این آموزه ی الهی را به گوش گیرد که می فرماید: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ؛(مؤمنون/96) بدی را با بهترین رفتارها بازگردان».

معظم له در ادامه ی سخن خود فرمودند: صبر، استمرار در کار و عزم و اراده در شمار اخلاق خوب قرار دارند و خدای متعال درباره ی اراده و عزیمت در کارهای نیک می فرماید: «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ؛ (آل عمران/159) و چون عزم [کاری نیک] کردی بر خدا توکل کن [و بدان بپرداز]».

مرجع عالیقدر در بخش دیگری از بیاناتشان پرسشگرانه فرمودند: فلسطین، از سال 1948 میلادی اشغال شده است و تا به امروز اشغال است. هیچ می دانید چه کسی پای یهودیان را به این سرزمین گشود، زمینه ی سکونت آنان را در آن جا فراهم کرد، میان آنان و مسلمانان آتش جنگ برافروخت و در نهایت دولت اشغالگر آنان را در فلسطین تأسیس کرد؟ سپس خود در مقام پاسخ برآمده و فرمودند: هرتزل عامل این امر بود؛ هموکه پدر یا آفریننده ی اسرائیل خوانده می شود. با نگاهی به کتاب «از هرتزل تا بن گوریون» شناختی بیشتر از او به دست خواهید آورد. او جوانی بود نه چندان فرهیخته و راهنمایی را نیز کامل نکرده بود. در فقر می زیست و به کارهای ساده ی ـ مثلاً ـ کارگری یا فروشندگی مشغول بود. از نظر اجتماعی نیز فاقد موفقیت مطلوب و از خانواده ای بی نام بود.اما او با همت بلند و تلاش بی امان خود، رژیمی را پایه گذارد که سرنوشت دنیا را در دست گرفته اند و پروژه ی صهیونیسم در واقع یکی از دستاوردهای اوست.

مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: 64 سال از تأسیس این رژیم شوم می گذرد و هرگاه یهودیان در فلسطین اشغالی یا در دیگر نقاط جهان تأسیس سرزمین دروغین و جعلی اسرائیل را جشن می گیرند، عکسی از بن گوریون نخستین نخست وزیر اسرائیل و هیئت وزیران او در مراسم خود می آویزند. با دقت در این عکس، چهره ی هرتزل بالای سر بن گوریون دیده می شود.

ایشان همچنین یادآوری کردند: اگر تمام یا یکی از سه شرط پیش گفته با درصد بالایی در فردی پدید آید و آن فرد در تمام مشکلات و سختی ها خدا را در نظر بگیرد، قطعاً خواهد توانست شیعیان را در سراسر جهان نجات دهد.

معظم له افزودند: ایرانِ چند صد سال قبل تحت حاکمیت ناصبی ها، یعنی دشمنان سرسخت اهل بیت علیهم السلام قرار داشت و هزاران تن از شیعیان به دست یا فرمان آن حاکمان شکنجه و کشته شدند، اما مرد و زن، به ویژه جوانان شیعه کمر همت بستند با صبر و بردباری، استواری و پیوستگی فرهنگ و منش اهل بیت علیهم السلام را به همگان معرفی کردند و در نشر آموزه و مناقب این خاندان سخت کوشیدند و در نتیجه ایران شیعه شد، چنان که امروزه شاهد آن هستیم.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در خاتمه تاکید فرمودند : هر یک از ما و شما اگر به سه شرط پیش گفته، آن هم در سطحی قابل توجه پایبند باشد، خواهد توانست شیعیان سراسر جهان را نجات دهد.

از دیگر سو شیعیانی که در معرض ستم قرار گرفته اند نباید در انتظار راه چاره یا گشایشی از خارج بنشینند، بلکه با پایبندی به آنچه در صدر سخن بیان شد، خود در راه نجات خود بکوشند.

در دیداری دیگر دکتر عصام العماد به همراه یکی از شهروندان یمنیِ ره یافته به وسیله ی نور اهل بیت علیهم السلام با مرجع عالیقدر در شهر مقدس قم دیدار کردند و مورد استقبال معظم له قرار گرفتند.

در این دیدار، میهمان یمنی گزارشی کوتاه از اوضاع جاری کشورش به اطلاع مرجع عالیقدر رساند.

معظم له نیز پس از توصیه های لازم به میهمانان، خطاب به آنان فرمودند: ان شاء الله تعالی خدای متعال یمن را از نعمت آزادی و ارتباط متقابل با جهان برخوردار خواهد فرمود. آنگاه همراه دکتر عصام العماد دلیل شیعه شدن خود را این گونه بازگفت: من به چهار خلیفه مورد قبول اهل تسنن ایمان و اعتقاد داشتم. در همان روزگار یکی از دوستان سنی مذهبم که او را بسیار می ستودم و مقدس می شمردم درباره ی اسلام دروغی به من گفت. بر آن شدم تا خود به منابع تاریخی مراجعه کنم و به حقیقت پی ببرم و چون حقیقت برایم روشن شد به دوست سنی ام گفتم: اسلامی که در آن دروغ باشد را به هیچ وجه نمی پذیرم، لذا به آموزه های اهل بیت علیهم السلام گرویدم. وی افزود: در نیروی مسلح یمن شاغل بودم و چون دریافتند که شیعه شده ام، بنا به فرمان حکومتی اخراجم کردند.

به آنان گفتم: کار و خدمت در این رژیم که به فرقه ی ضاله ی وهابیت و دیگر حکومت های مزدور وابسته است، برای من مایه ی افتخار نیست و یادآوری کردم که خواهان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام باید مقام و حتی زندگی خود را در راه آنان قربانی کند.

از آن پس تصمیم گرفتم در این راه خدمت کنم و نخستین اقدام من زیارت کربلای حسینی بود، سپس به مشهد و زیارت امام رضا علیه السلام مشرف خواهم شد.

آن گاه مرجع عالیقدر خطاب به وی فرمودند: باید به این سفارش رسول خدا صلی الله علیه وآله عمل کنید که فرمودند: «اطلب العلم من المهد الی اللحد؛ زگهواره تا گور دانش بجوی» و مانده ی عمرتان را در راه فراگیری علوم اهل بیت علیهم السلام و آموختن آن به مردم سپری کنید.

میهمان یمنی از جان به در بردن خود از یک سوء قصد در یمن و این که دوستش در آن اقدام تروریستی به شهادت رسید، اظهار دلتنگی کرد که چرا توفیق شهادت را به دست نیاورده است، مرجع عالیقدر فرمودند: خدای متعال شما را به سلامت داشت تا مسئولیت خود را به انجام برسانید، نه آن که مصیبت زده باشید، سخن گهربار حضرت را که «احیای امر اهل بیت علیهم السلام و فراگیر علوم آنان و آموختن آن به دیگران» است، تحقق بخشید و مانده ی عمر خود را در راه فراگیری علوم آن پاکان و گستراندن آن در میان خویشاوندان و افراد منطقه ی خود سپری کنید.