LOGIN
دیدارها
shirazi.ir
دیدار نماینده حضرت آیت الله العظمی سیستانی با حضرت آیت الله العظمی شیرازی
کد 3547
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 17 شهریور 1393 - 12 ذوالقعدة الحرام 1435
 
حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالمهدی کربلائی، نماینده ی حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی سیستانی مدظله در کربلای معلی و تولیت آستان ملکوتی حضرت سیدالشهدا علیه السلام در روز جمعه نهم ماه ذی القعدة الحرام 1435ق (14/6/93) با حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله در شهر مقدس قم دیدار کردند و مورد استقبال معظم له قرار گرفتند.

در این دیدار حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالمهدی کربلائی پس از ابلاغ سلام گرم حضرت آیت الله العظمی سیستانی، به بیان گزارشاتی از اوضاع اخیر عراق پرداختند.

آنگاه حضرت آیت الله العظمی شیرازی متقابلاً سلام گرم خود را توسط ایشان ابلاغ نمودند و ضمن تبیین ثمره ی تمسک به اهل بیت علیهم السلام هم در دنیا و هم در آخرت، به تشریح کرامات و آثار توسل به ائمه طاهرین علیهم السلام که در همین دنیا آشکار شده پرداختند و در بیان خاطره ای فرمودند: در جوانی دچار بیماری ای شدم و خانواده ام مرا نزد پزشکی بردند و او گفت: خوب است او را به بغداد ببرید شاید پزشکان آن جا علت بیماری را تشخیص بدهند زیرا من نتوانستم آن را تشخیص دهم، آنگاه در معیت مادر و برادر بزرگترم آیت الله شهید آقا سید حسن شیرازی به بغداد رفته و به پزشک مراجعه کردیم.
 
او پس از معاینات به برادرم گفت: بیمار شما بیش از 24 ساعت دوام نخواهد آورد و داروهایی که برای او تجویز می کنم فقط مسکّن است، سپس بعد از ترک مطب و قبل از بازگشت به کربلا، مرحوم مادرمان ما را به کاظمین برد و مرا نزد برادرم گذاشت و خود برای زیارت رفت و هنگام بازگشت به برادرم گفت: شفای بیمارمان را از امام جواد گرفتم. آری او به حرم رفته و با توسل به امام جواد علیه السلام شفای مرا با وساطت آن حضرت از خدا خواسته بود و البته خواسته اش برآورده شده بود.

این، از فضل و لطف خدای سبحان و عنایت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و خاندان پاک اوست.

مرجع عالیقدر به مناسبت، داستانی دیگر از کرامت امام رضا علیه السلام نقل کرده و فرمودند: یکی از دوستان ساکن مشهد مقدس می گفت: در یک نوبتی که به زیارت امام رضا علیه السلام رفته بودم، در صحن مطهر دیدم که جنازه ای روی زمین قرار داشت که در اثر تصادف از دنیا رفته و چهره او آسیب دیده و قابل تشخیص نبود و عده ای گرد آن جمع شده بودند. دو مرد که یکی مستمند و دیگری توانمند بود به سختی با یکدیگر منازعه ی لفظی داشتند و هر یک مدعی بود که مرده ی حاضر مادر اوست.
 
سرانجام مرد ثروتمند ثابت کرد که مرده، مادر اوست، لذا قبری به قیمت سنگین در جوار امام رضا علیه السلام برای مادر خود خرید و او را در آن جا دفن کرد و همگی به خانه های خود بازگشتند. پس از سه روز مرد ثروتمند به محل سکونت مرد مستمند که در مسافرخانه ای ساده ساکن بود رفت و به او گفت: مرده ای را که دفن کردم مادر تو بود، نه مادر من.

مرد مستمند گفت: من همین را گفتم، اما تو باور نکردی. حال چگونه به این حقیقت پی بردی؟

مرد ثروتمند گفت: سه روز پس از دفن مادرت در حالی که در خانه بودیم مادرمان ناگهان وارد خانه شد. شگفت زده پرسیدیم: کجا بودی؟ و او گفت: چند روز قبل یکی از بستگانم را دیدم. او به من گفت: ما عازم زیارت یکی از امام زادگان هستیم، تو نیز با ما بیا. من هم پذیرفتم و به یکی از بستگان گفتم که شما را از سفرم آگاه کند و نمی دانم چرا به شما اطلاع نداد.

مرد مستمند گفت: ما در شهری کوچک زندگی می کنیم و وضعیت مالیِ خوبی نداریم. مادرم در طول عمر خود موفق به زیارت امام رضا علیه السلام نشده بود و همواره به من سفارش می کرد که اگر از دنیا رفتم، مرا در صحن امام رضا علیه السلام دفن کنید. چندی پیش با اصرار از من خواست که او را به زیارت امام رئوف ببرم و من به دلیل وضعیت بد مالی، مقداری پول قرض گرفتم و او را به مشهد آوردم. وارد صحن مطهر شدم از او خواستم زیارت نامه را با من تکرار کند و خود مشغول خواندن زیارت شدم. پس از چند دقیقه ای متوجه شدم که او دارد با امام رضا علیه السلام سخن می گوید و خواهش می کند که در همین صحن او را میهمان خود نمایند و همین طور هم شد.

مرجع عالیقدر افزودند: این نیز از الطاف، کرامات و عنایات امام رئوف مولا و سرورمان حضرت امام رضا علیه السلام است.

سپس حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالمهدی کربلائی نماینده حضرت آیت الله العظمی سیستانی در کربلای معلی، کرامتی را که خود از برکت امام حسین علیه السلام دیده و بهره مند شده بودند برای معظم له بازگفتند، ایشان سپس از اوضاع جاری عراق، به ویژه در پی تجاوزات گروه های تکفیری و تروریستی داعش به عراق و جنایات و کشتاری که نسبت به پیروان اهل بیت علیهم السلام و دیگر اقلیت های ساکن در شمال عراق، خصوصاً شهرهای: تلعفر، دیالی، سنجار و روستای بشیر در کرکوک و نیز چگونگی پناه دادن به آوارگان از این شهرها در کربلای معلی و نجف اشرف و دیگر شهرهای جنوب عراق با معظم له سخن گفتند.

جوش و خروش و حرکت شتابنده ی شیعیان عراق، به ویژه جوانان و سالخوردگان برای دفاع از عراق ملت و مقدسات آن و دلاوری و مقاومت شیعیان غیرتمند شهر «آمرلی» و چگونگی آزاد کردن آن به همت رزمندگان شیعیِ ارتش و بسیج ملی از دست های پلید متجاوزان، دیگر سخن نماینده حضرت آیت الله العظمی سیستانی بود.

در پایان این دیدار، حضرت آیت الله العظمی شیرازی توفیق روز افزون خادمان اهل بیت علیهم السلام برای خدمت به اهل بیت علیهم السلام و پیروزی همه جانبه ی ملتِ بزرگوار، صبور و ستمدیده ی عراق و رهایی این کشور از چنگال خونریز متجاوزان را از خدای بزرگ خواستار شدند.