LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"آیت الله العظمی شیرازی:"
امیرالمؤمنین علی علیه السلام نورخداست ونورخدا هیچگاه خاموش نخواهد شد
کد 3732
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 11 اردیبهشت 1394 - 12 رجب الأصب 1436
 
مرجع عالیقدر شیعیان جهان آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در بیاناتی ارزشمند درباره جایگاه و عظمت والای امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام فرمودند: امیرالمؤمنین علی علیه السلام نور خداست و نور خدا هیچ گاه خاموش نخواهد شد.

مشروح بیانات مرجعیت جلیل القدر شیعه بدین شرح می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدای متعال می فرماید: «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَی اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ؛ می‌خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولی خدای عزوجل نمی‌گذارد تا نور خود را کامل کند هر چند کافران را خوش نیاید»(توبه/32).

منطوق و مفهوم آیه شریفه این است که برخی انسانهای خدا گریز می خواهند به (خیال خود) با دمیدنِ به وسیله ی دهان، نور خدا را خاموش کنند، غافل از آنکه خدای متعال بر هر چیزی تواناست، لذا نمی پذیرد جز آن که نور خود را فراگیر کرده و آن را به مردم برساند، هر چند کافران، آن را خوش نداشته باشند.

بدین ترتیب خدای متعال، رفتار کافران و ستمکاران را ـ که با اعمال خود در پی خاموش کردن نور خدا هستند ـ به دمیدن با دهان تشبیه فرموده است.

ایشان افزودند: نور چیزی است و آتش چیزی دیگر، چرا که آتش را می توان خاموش کرد، اما نور چنین نیست. به عنوان مثال، خورشید خود آتش است، ولی پرتو خورشید نور آن است. حال با وجود خورشید می توان نور آن را خاموش کرد؟

پاسخ این است که اگر جهانیان جمع شوند و بخواهند با وجود خورشید نور آن را خاموش کنند، هرگز موفق نخواهند شد.

به راستی اگر نتوانند نور خورشید را خاموش کنند، خاموش کردن نور خدا را قطعاً نخواهند توانست.

مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: براستی نور خدا کیست؟ نور خدا که در این آیه ی کریمه بیان شده، همانا علی بن ابی طالب علیهما السلام است و البته این مطلب، سخن من نبوده، بلکه گفتار علمای چهار مذهب اهل تسنن، یعنی: حنفی، مالکی، حنبلی و شافعی است که در کتاب های خود آن را ذکر کرده اند. پس همان گونه که نور خورشید بر وجود آن دلالت دارد و سبب شناخته شدن آن می شود، علی بن ابی طالب علیهماالسلام که نور خداست، به سوی خدا هدایت می کنند و سبب معرفت خدای متعال می شوند.

مرجع عالیقدر افزودند: [عده ای از] مردم خواستند با دمیدن، دروغ پراکنی و جعل حدیث، نور خدا (علی بن أبی طالب علیهماالسلام) را خاموش کنند، اما تلاش آنان بی اثر ماند و نور خدا خاموش نشد.

در تاریخ آمده است: مردی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله به نام «سمرة بن جندب» پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله دین خود را با دنیا عوض کرد و در زمان آن حضرت نیز از نیکان نبوده، بلکه همواره در برابر رسول خدا صلی الله علیه وآله می ایستاد، بدین معنا که هرچه آن حضرت به او می فرمود، او با آن مخالفت می کرد. پس از به شهادت رسیدن رسول خدا صلی الله علیه وآله، معاویه افرادی چون او را گرد خود جمع کرد. پس از به شهادت رسیدن امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام، معاویه سمره را خواست و به او گفت: دو آیه در قرآن آمده که یکی درباره ی نیکان و دیگری درباره ی ستمکاران است، لذا از تو می خواهم بر فراز منبر بروی و بگویی: خود با گوش های خود از رسول خدا شنیدم که فرمود: آیه ستمکاران درباره علی بن ابی طالب و آیه پاکان درباره ی قاتل او، یعنی عبدالرحمن بن ملجم مرادی نازل شده است. روایت تاریخ از این ماجرا به شرح زیر است:

روایت شده است که معاویه یکصد هزار درهم به سمرة بن جندب داده و از او خواست تا جعل روایت کرده، بگوید: آیه ی: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الفَسَادَ؛ و از میان مردم کسی است که در زندگی این دنیا سخنش تو را به تعجب وامی‌دارد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه می‌گیرد و حال آنکه او سخت‌ترین دشمنان است * و چون برگردد [یا ریاستی یابد] کوشش می‌کند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد و خدای متعال تباهکاری را دوست ندارد»(بقره، 204و205) درباره ی علی و آیه ی: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ؛ و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد»(بقره، 207) درباره ی ابن ملجم نازل شده است.

سمره نپذیرفت و معاویه یکصد هزار، یکصد هزار درهم بالا رفت تا به چهارصد هزار درهم رسید و سمره به خواسته ی معاویه تن داد.

مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: معاویه بر آن شد تا با دمیدن و ابزار زبان، یعنی جعل حدیث، نور خدا را خاموش کند، اما خدای متعال چیزی دیگر می خواست.

ایشان افزودند: سمرة بن جندب صدها هزار درهم به پاس دروغ پردازی و جعل روایات به دست آورد، اما پس از گذشت 1400سال می بینیم که تاریخ، سمره را به جهت جعل این حدیث نکوهش کرده و نفرین می کند.به راستی معاویه و سمره کجایند و آن هزاران و صدها هزار درهم چه شد؟ و امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهماالسلام در کجاست و چه جایگاهی دارد.

آری، حتی دشمنان آن حضرت ناچار به ستودن حضرت هستند. به عنوان مثال، محمد بن اسماعیل بخاری، صاحب صحیح بخاری (یکی از کتاب های صحیح نزد اهل تسنن که پس از قرآن، آن را صحیح ترین کتاب می دانند و برآنند که اگر این کتاب را در کنار بیمار قرار دهند شفا می یابد و مطالبی از این قبیل!) در زمان امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام می زیست استادانی داشت که بیشتر آنان از شاگردان امام صادق علیه السلام و امام کاظم علیه السلام بودند.

در این کتاب بیش از ده هزار حدیث گرد آورده شده است و بخاری مدعی است که این احادیث را از راویان و رجال ثقه (مورد وثوق) روایت کرده است. او گفته است: «من [این] احادیث را از یکصد تن [راوی]گرفته، ده یا پنج حدیث بر می گیرم، چراکه احادیث صحیح را بر می گزینم».

همین شخص از خوارج ـ که به امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام دشنام می دهند ـ از جمله عمران بن حطان ـ که در زمان امام صادق علیه السلام می زیست ـ حدیث روایت می کند. در دشمنی عمران بن حطان نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام همین بس که عبدالرحمن بن ملجم مرادی و ضربتی را که بر فرق مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهماالسلام وارد کرد، مدح کرده، در شعری سروده است:

«چه [شکوهمند] ضربتی از پرهیزگاری که صاحب آن خواسته است تا بدان وسیله به خشنودی صاحب عرش (خدای متعال) نایل آید.

هنگامی که او (ابن ملجم) را به یاد می آورم، پیمانه اش (عملش) را کامل ترین عمل خلق در میزان خدا می دانم».

یکی از علمای مؤمن با شعر یادشده این گونه به مقابله پرداخت و سرود:

«ضربتی از شقاوت فرجامی که از رهگذر آن می خواست خود به همراه شیطان به آتش دوزخ برسد.

من اگر روزی او را به خاطر بیاورم، او را سبک پیمانه ترینِ آفریدگان نزد خدا می دانم».

معظم له ادامه دادند: این بخاری از عمران بن حطان خارجی حدیث روایت می کند و او را ثقه و عدل می خواند و از عمر بن سعد از قاتلین امام حسین علیه السلام نقل روایت کرده، درباره اش می گوید: او راویِ ثقه است و ثابت نشده که او امام حسین را کشته باشد.

همین شخص اگر تمام کتابش مورد بررسی قرار گیرد به هیچ وجه روایتی از امام صادق علیه السلام در آن یافت نمی شود. این در حالی است آن دسته از استادان او که از شاگردان امام صادق علیه السلام بودند از آن حضرت و غیر ایشان احادیثی برایش بازگفته اند، اما او احادیث امام صادق علیه السلام را وا می نهاده و احادیث دیگران را نقل می کرده است.

بنا به نقل تاریخ، به بخاری می گفتند: تو از عمران بن حطان، مدح کننده ی قاتل علی و از عمر بن سعد از قاتلین حسین حدیث روایت می کنی؟ چرا از جعفر بن محمد صادق نواده ی رسول الله حدیث روایت نمی کنی؟

پاسخ داد: وثوق او نزد من ثابت نشده است و از او چیزی (کینه ای) در دل دارم.

جان سخن این که اقدام سمرة بن جندب در جعل روایت به درخواست معاویه و نیز رفتار بخاری با احادیث اهل بیت علیهم السلام بخشی از تلاش ها برای خاموش کردن نور خدا بود.

قران کریم پانصد آیه به احکام و مسائل شرعی از قبیل: غسل، وضو، نماز، حج، خمس، زکات، امر به معروف، نهی از منکر، ارث، ازدواج، طلاق، دیات، قصاص، نذر، خرید و فروش که حدود یکصد هزار مسأله ی شرعی در فروع می رسد اختصاص داده است.

اینک بپردازیم به آیاتی که با اشاره و اوصاف و نه به صراحت از امیرالمؤمنین علیه السلام یاد کرده است و این جانب طی چند سال به تحقیق و جستجوی آیاتی پرداخته ام که علمای اهل تسنن آن را در فضایل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب دانسته اند و بدین ترتیب هفتصد آیه را که تنها منابع اهل تسنن در این زمینه ذکر کرده اند گرد آوردم.

خدای متعال درباره ی تمام احکام اسلام تنها پانصد آیه فرو فرستاده، ولی برای علی بن ابی طالب علیهماالسلام و در فضایل آن حضرت هفتصد آیه نازل کرده است، آن هم به روایت کسانی که امیرالمؤمنین علیه السلام را نپذیرفته، بدو اعتراف نکرده اند و نه دوستداران و پیروان اهل بیت علیهم السلام.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در ادامه فرمودند: در طول 1400 سال چه بسیار از فضایل آن حضرت را پنهان داشتند، ولی باز هم این مقدار از فضایل ایشان آشکار شد و این بدان معناست که با دمیدن دهان، خاموش کردن نور خدا امکان پذیر نیست.

آورده اند که دو دوست بودند: یکی دوستدار امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام و دیگری از دشمنان آن حضرت. دشمن امیرالمؤمنین علیه السلام روزی به دوستدار آن حضرت گفت: این که خدای متعال علی را در قرآن ستوده، به جهت ایمان و عمل صالح او نبود، بلکه دلیل دوستی اش با او بود.

دوستدار آن حضرت پرسید: علت آن ستایش الهی چیست؟

دشمن حضرت علی علیه السلام گفت: علی بن ابی طالب در حال رکوع یک انگشتر صدقه داد و خدا آیه ی: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛ ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‌اند همان کسانی که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند»(مائده، 55) به پاس عمل او نازل کرد و پیامبر احادیثی در این باره فرمود، اما غیر از علی بن ابی طالب کسی بود که در رکوع خود در چهل نوبت، چهل انگشتری صدقه داد، ولی حتی یک آیه درباره ی اقدام او نازل نشد.

دوستدار حضرت علی علیه السلام گفت: نه، این گونه نیست، بلکه درباره کسی که چهل انگشتر صدقه داد نیز آیه ای نازل شده است.

دشمن حضرت علی علیه السلام پرسید:آن آیه کدام است؟

پاسخ شنید: آیه این است که می فرماید: «فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّی * وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّی؛ او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند * بلکه تکذیب کرد و روی‌گردان شد»(قیامه، 31و32)

معظم له در خاتمه فرمودند: حقیقت این است که نور خدا ماندگار و جاویدان است، چون اراده ی خدای متعال بر آن تعلق گرفته است، لذا هیچ کس را یارای ایستادن در برابر آن و ستیز با آن نیست و چنان که رسول خدا صلی الله علیه وآله به درگاه الهی دعا کرده عرض نمودند: «اللهم اخذل من خذله؛ بار خدایا، آن که او (علی بن ابی طالب علیهماالسلام) را تنها گذارد تنهایش گذار».

بنابر این دعای رسول خدا صلی الله علیه وآله هرکس امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام را وانهد، خدای توانا او را وا می نهد.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.