LOGIN
خبر
shirazi.ir
"«آیینه ی افکار»"
اسوه ی اخلاقی و تأثیر مهم آن بر ساختار جامعه
کد 4126
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 28 فروردین 1395 - 8 رجب الأصب 1437
«آیینه ی افکار»
(مجموعه مقالات برگرفته از دیدگاه ها و افکار مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی)
 
باب اول: خودسازی، روش ها و راهکارها
 
بخش اول: برنامه و راه تغییر و تحول نفس

فصل هشتم: اسوه ی اخلاقی و تأثیر مهم آن بر ساختار جامعه
 
اخلاق، از مفاهیمی است که به طور مجرد در ذهن هست، بی آنکه شامل کار خاصی باشد. گویا در نگاه نخست، اخلاق، مجموعه ای از صفات و ویژگی های انسان است، اما در حقیقت اخلاق بر تمام کارهای انسان سایه افکنده و جهان مادی را کاملاً در بر گرفته است. با این توصیف به دست آوردن اخلاق نیک و کوشش برای دست یابی به کمال اخلاقی بسیار دشوارتر از فراگیری و فهمیدن یک دانش است. این بدان سبب است که اخلاق در ساختار روانی انسان اثرگذار است، حال آنکه علوم دیگر در رشد و بالندگی عقل انسان نقش دارند. و تفاوت میان این دو، سازندگی روح و سازندگی عقل بسیار زیاد است؛ چراکه رشد روحی تلاش بیشتری می طلبد. جامعه بیشتر نیازمند انسان خوش اخلاق است که منش و کرداری انسانی داشته باشد، تا انسانی که علوم بسیاری را فرا گرفته ولی منش و خوی خود را آنچنان که باید پرورش نداده باشد.

حکومت داری در میان علم واخلاق

صاحبان علم با کوشش علمی شان چه بسا درجه های والای علم را کسب کنند و به سبب این شایستگی به ریاست مجموعه یا سازمان و حتی اداره ی حکومتی را نیز به دست آورند. اما اگر همه ی اینها با پرورش اخلاق و سلوک نفس همراه نباشند، قطعاً سودمند نخواهند بود؛ چراکه اخلاق نیک معیار برتری حاکم یا مدیر خوب است و بدان می تواند در امر اداره ی مملکت خود توفیق بیابد. بدین خاطر بسیار به چشم می خورند کسانی که به سرعت مدارج علمی را طی می کنند و در این راه موفقیت های بسیاری کسب می کنند، اما در کسب اخلاق و مراتب سلوک چندان توانمند نیستند.

مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در کتاب ارزشمند علم سودمند در این باره فرمودند:

«هر کس علمی بیاموزد و همه ی تلاش و توانِ خود را صرف آموختن آن علم بکند، بالاترین درجات علمی را نیز کسب می کند و بسیار موفق تر از آن کسی خواهد بود که کسب آن دانش یکی از کارهای او بوده [که در کنار کارهای دیگرش بدان می پردازد]. به هر حال، کسب اخلاق خوب نیازمند صرف وقت و تلاش و دوام بسیار است تا بتوان به مراتب عالی اخلاقی رسید».

دست یابی به همه ی علوم نیازمند تلاش و پشتکار بسیار است، اما کسب فضایل اخلاقی تلاشی دو چندان می طلبد. و حتی برای این کار شاید لازم باشد که انسان اراده ای آهنین داشته باشد تا بتواند خواهش های بسیار درون را به بند بکشد و جلوی غریزه های آدمی که او را به سوی لغزشگاه ها می کشاند بگیرد. پس جامعه نیازمند نمادها و نمونه های اخلاقی خوب و مؤثر است؛ چراکه انسان خوش اخلاق و نیک سیرت چه عالم باشد چه غیر عالم، از محیط اجتماعی ای که در آن به سر می برد تأثیر می پذیرد و اخلاق نیک خود را کنار می گذارد.

ضرورت وجود اسوه ی اخلاقی

هر ملت، گروه و یا امتی، بی توجه به جمعیت آن نیازمند اسوه ای اخلاقی است که فرا روی صفوف مردم قرار می گیرد و فکر و سلوک آنها را راهبری کند. مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در این باره در کتاب مذکور می فرمایند:

«شخصیت اخلاقی نمونه ـ خاصه طلبه های علوم دینی ـ که در پی رسیدن به آن هستند، باید نقش تأثیرگذاری بر جامعه داشته باشد. کلام و کردار و رفتار چنین شخصی دیگران را به فضایل اخلاقی ترغیب می کند و آنها را از رذائل باز می دارد. البته اگر این شخص خود صاحب فضل باشد، ولی اگر عکس آن باشد، دیگران را به خلاف اینها دعوت می کند».

از این رو شایسته نیست که میان علم و عمل فاصله بیفتد، بدین معنی که انسان عالم که عارف به امور و مقتضیات زمان است، می باید با قاعده ای اخلاقی همواره نفس خود را از لغزش ها و تسلیم شدن و اظهار عجز در برابر خواسته های مادی و مانندهای آن نگاه دارد.

التزام به فضایل اخلاقی و کوشش برای کسب آنها

پس انسان ناگزیر باید راه کسب فضایل و سرکوب گرایش های درون را که همواره خواهان خواسته هایی نامشروع اند در پیش گیرد. پس بر هر کس که در پی فراگیری علوم است، لازم است که همراه آموختن علم، فضایل اخلاقی را نیز کسب کند و اخلاق را آرمانی والا در زندگی بداند و همه ی کارهای خویش را با این آرمان مطابقت دهد. از این رو مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در این باره می فرماید:

«پس بر هر طالب علمی ضروری است که عنایت خاصی در کسب فضایل اخلاقی داشته باشد؛ زیرا هر چقدر او در این کار به درجه ی بالاتری دست یابد، التزام مردم به او نیز بیشتر خواهد شد. و این یکی از تمایزهای اخلاق با دیگر علوم و فنون مانند فقه و اصول و بلاغت و فلسفه و سخن وری و جز آن است».

همان گونه که پیش تر اشاره شد، تفاوتهای عمده ای میان اخلاق و سایر علوم هست، ولی جویای هر یک از این دو می تواند در کنار آن دیگری را نیز کسب کند، بی آنکه تعارضی با یکدیگر داشته باشند، همچنانکه برخی در موضوعات سیاسی آنها را از هم جدا کرده و دو گرایش علمی و دینی را متفاوت می دانند.

حال آنکه در سایه ی تعلیم اسلامی هیچ حدی میان علم و اخلاق یا سیاست و دیانت وجود ندارد. با این حال ممکن است بتوان تفاوت آن دو را در سختی کسب فضایل اخلاقی نسبت به کسب علوم دانست. مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق شیرازی دام ظله در این باره می فرماید:

«تفاوت دیگری که میان اخلاق و علوم دیگر هست در دشواری آن در مقایسه با آنهاست. پیشرفت در اخلاق دشوارتر از علوم دیگر است».

همچنین ایشان در این راستا فرموده است:

«اخلاق از فقه دشوارتر است؛ زیرا اخلاق به تهذیب نفس و خودسازی کمک می کند. در این باره برخی از دانایان گفته اند: بسیار دشوار است که کسی مجتهد شود، ولی از آن دشوارتر آن است که انسان شود».

مبارزه با نفس

پس لازم است که انسان نفس خود را پرورش دهد و در تهذیب آن بکوشد و آفت های اخلاقی را از او دور کند.

جهاد با نفس جهادی دشوار است و ممکن است زمان بسیاری نیز طول بکشد، اما به سعادت انسان می انجامد. مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در این باره می فرماید:

«پیشرفت در اخلاق خیلی سخت تر از رسیدن به اجتهاد در فقه است، و ثمره و نتیجه ی آن نیز خیلی دیرتر و دشوارتر از فقه به دست می آید».

اسوه اخلاقی، با خودآرایی و تظاهر به دست نمی آید. بلکه اخلاق خوب ریشه در درون آدمی دارد و از آن نشأت می گیرد. تصنع و فریب دادن دیگران دوامی نمی یابد و روزی پرده از آن برداشته شده و چهره ی واقعی اش نمایان می گردد. مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی دام ظله می فرماید:

«انسان از تلاش خود نتیجه نمی گیرد مگر آن که قلبی سلیم داشته باشد و اخلاق خوب و فضیلت های اخلاقی در وجود او ملکه شوند، آن زمان است که می تواند از اخلاق خوب و از رسیدن به مراتب عالی نفسانی لذت ببرد. و آن گاه آدمی پی به ارزش ریاضت ها و مخالفت هایش را با نفس خویش در می یابد».

آیا ممکن است اخلاق خوب ملکه ی انسان شود؟

با توجه به نمونه های اخلاقی موفق در تاریخ بشر، آدمی می تواند اخلاق خوب را در وجود خویش تبدیل به ملکه ی همیشگی سازد. ولی به هر تقدیر این کار مستلزم تلاش بسیار و بی وقفه، در کسب فضایل اخلاقی است که با سلوکی واقعی و مطابق با فطرت پاک آدمی و مراقبت از گفتار و کردار و رفتارش حاصل می شود. مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در این باره می فرماید:

«اخلاق خوب در وجود انسان ملکه نمی شود مگر آنکه با نفس خویش و هواهای آن مبارزه کند. و به این مبارزه ادامه دهد تا ملکه خیرخواهی با همه ی ابعادش در وجود او رشد کند. پس اگر به این ملکه دست یافت، لذت نتیجه گرفتن از تلاش هایش را در کسب اخلاق و فضایل می چشد. و این به سادگی به دست نمی آید و نیازمند صرف وقت بسیاری است که گاهی عمری را آدمی به این کار می پردازد. از این جهت است که کسب مدارج بالای اخلاقی، کاری دشوار است».

به هر حال، جامعه هیچ گاه از نمونه های اخلاقی والا بی نیاز نمی گردد، بنابراین همواره باید برای رسیدن به رفتارهای انسانی اصیل و گسترش آن کوشید. افزون بر این، انسان ها باید از تزکیه ی نفسِ فردی پا فراتر نهاده و در پی رسیدن به جامعه ای اخلاقی باشند. از همه مهم تر شخصیت های تأثیرگذار جامعه از قبیل علما و فرهیختگان و دولتمردان سیاسی و مانندان آنها باید در این امر مهم بر دیگران مقدم باشند. باشد که در جامعه قاعده ی اخلاقی استوار و مدوّنی وجود داشته باشد که آن را از خطر انحراف و واپس زدگی و انزوا نگاه دارد. 
 
مؤسسه فرهنگی ـ تبلیغی النبأ
29 / ذی القعدة / 1432
 
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.