LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"حضرت آیت الله العظمی شیرازی در اجتماع مسئولان و اصحاب مواکب و هیئات حسینی شهر مقدس کربلا:"
مدیریت جهان امروز نه تنها در سطح سیاسی، بلکه در سطح جهانی نیز سخیف و ظالمانه است
کد 6004
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 13 دی 1396 - 15 ربيع الثاني 1439
در روز جمعه 10 ربیع الثانی 1439ق (1396/10/8) مصادف با سالروز شهادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، مسئولان و اصحاب مواکب و هیئات حسینی شهر مقدس کربلا طبق سنوات گذشته در بیت مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شهر مقدس قم حضور یافتند و پس از برگزاری مراسم عزاداری، به بیانات معظم له گوش سپردند. مشروح بیانات معظم له به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطیبین الطاهرین

سالروز شهادت کریمه ی اهل بیت علیهم السلام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را به پیشگاه مقدس مولایمان حضرت مهدی موعود آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه ی مؤمنان، به ویژه ستمدیدگان جهان تسلیت و تعزیت می گویم.

حسینیه ای به گستردگی همه ی هستی

از شما حاضران و میهمانان و تمام هیئت ها و موکب داران حسینی در هر جای این جهان قدردانی و تشکر می نمایم؛ موکب ها و حسینیه هایی که احیاگر شعائر مقدس حسینی هستند و به مانند چراغ خانه ی اسلام و اهل بیت علیهم السلام در جای جای این خاکدان می درخشند و پرتو افکنی می کنند.

اقدامات همه جانبه ی هیئت داران و موکب داران حسینی در برپایی و اقامه ی شعائر مقدس حسینی و هر آنچه که با قضیه ی حضرت سیدالشهدا علیه السلام مرتبط است، چه در عراق مظلوم باشد و چه در کشورهای اسلامی یا در بلاد غیر اسلامی، به یک اندازه درخور قدردانی و ستایش و تشکر است.

ارزش ها در چارچوب اهل بیت علیهم السلام

ارزش ها را بدون کم و کاست فقط و فقط در چارچوب آموزه ها و رهنمودهای اهل بیت علیهم السلام می توان یافت، لذا به سمت و سوی دیگر رفتن کاری بیهوده است. رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله بارها و بارها و در آخرین وصیت خود، راه نجات و رستگاری را به همگان نشان داده، فرمودند: «... کتاب الله وعترتی أهل بیتی؛ کتاب خدا (قرآن) و عترتم اهل بیتم».

بر این اساس، کتاب خدا بدون اهل بیت علیهم السلام که مفسر و ترجمان آن هستند سودی ندارد. در مقابل، اهل بیت علیهم السلام بدون کتاب خدا جایی ندارند. به سخن دیگر، قرآن کریم همراه اهل بیت علیهم السلام است و اهل بیت علیهم السلام از کتاب خدا جدا نیستند.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در آخرین وصیت خود و هنگام بیان این سخن دو انگشت اشاره ی خود را در کنار هم نهادند و فرمودند: «همانند این دو انگشت [مساوی و هم اندازه و هم وزن] هستند. سپس یک انگشت اشاره ی خود را برداشتند و انگشت میانی خود را جایگزین آن کردند و فرمودند: «نه مثل این دو انگشت که یکی بر دیگری برتری دارد».

در واقع حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله برای شناساندن ارتباط قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام دو انگشت اشاره ی خود را به کار بردند تا هیچ گونه تفاوتی در میان نباشد، حال آنکه هیچ کسی به هنگام بیان و اشاره به دو چیز این دقت را لحاظ و به آن توجه نمی کند.

عراق، سرزمین فداکاری و فضائل

زمانی که امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام حکومت ظاهری خود را آغاز کردند و زمام امور را به دست گرفتند، شورش ها و سرکشی ها بر ضد آن حضرت آغاز شد و منافقانی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله شورش را سامان داده، بر ضد ایشان که از طرف خدای متعال منصوب شده بودند، به راه انداختند. پس از این حوادث و سرکشی ها، آن حضرت به عراق رفتند. با ورود ایشان به سرزمین عراق مردم آن سامان برای فداکاری در راه خدا و راه اهل بیت علیهم السلام برخاستند. این فداکاری ها تا زمان امام حسن علیه السلام و روزگار امام حسین علیه السلام و روز عاشورا ادامه یافت. البته ستمکاری های ستمگران به نام اسلام در زمان بنی امیه، بنی مروان، بنی عباس و غیر آنها ادامه یافت و همه گونه ستمی بر مظلومان روا داشته شد.

با تمام این احوال و مظالمی که در طول تاریخ بر مردم عراق رفته است، عراق همچنان سرزمین اهل بیت، امیرمؤمنان، کشور امام حسین و موسی بن جعفر، امام جواد، امام هادی، امام عسکری، حضرت سید محمد فرزند امام هادی، امام زمان و اباالفضل العباس و مسلم بن عقیل علیهم السلام است و سرزمین فداکاری، فضائل و والایی هاست.

روزگاری ملت مظلوم عراق را آماج همه ی حملات و جنایات قرار دادند تا او را از زیارت امام حسین علیه السلام و اقامه ی شعائر مقدس حسینی بازدارند، اما نشد که نشد. با این هدف با جنگنده ها مردم عزادار را بمباران کردند و با توپ و تانک هزار هزار تن زن و مرد و کودک را کشتند.

در مقابل این مشکلات، جنایات و ستمکاری ها، ملت مقاوم و بزرگ عراق به هیچ وجه دچار سستی نشد و همچنان به راه خود در فداکاری در راه اهل بیت علیهم السلام پای ورزی کرد و هرگز کوتاه نیامد و عقب نشینی نکرد.

با سپری شدن روزهای سیاه آکنده از انواع ظلم و ستم ها مؤمنان به ویژه مؤمنان عراقی از خرد و کلان و از لایه های گوناگون جامعه حرکت خود را برای فداکاری در راه اهل بیت علیهم السلام از سر گرفتند.

کندوکاو در تاریخ شکوهمند عراق

عراق دو تاریخ دارد. من به همه ی عراقیان، به ویژه جوانان این سرزمین در داخل و سایر کشورهای اسلامی خصوصاً آن دسته که در غرب زندگی می کنند توصیه و تأکید می کنم که تاریخ عراق را بخوانند تا از این رهگذر اندیشه و تعالیم اهل بیت علیهم السلام را به جهان و جهانیان برسانند. روز عاشورا یک تاریخ بزرگ است که بر عراق گذشته است و در منابع تاریخی عربی و غیر عربی به قلم های متنوعی ثبت شده است.

در یادبود روز خونین عاشورا حتی از یک خانه دود و دم بر نمی خاست، بدین معنا که در هیچ خانه ای غذا طبخ نمی شد تا مردم زمانی را به یاد بیاورند که خیمه های امام حسین علیه السلام را به آتش کشیدند، آن جا که آن ظالم (عمر بن سعد لعنت الله علیه) فریاد برآورد که آتش بزنید، آتش بزنید.

به هر حال، در روزهای عاشورا هیچ کس اعم از مردم عراق برای پختن غذا آتش نمی افروخت، اگرچه بیمار یا میهمان داشت چراکه این امر نیز جزء شعائر مقدس حسینی است.

همچنین در تاریخ عراق آمده است در بزرگ ترین عیدها، یعنی عید شکوهمند غدیر، مردم به کوچه و خیابان و بازار می رفتند و بر سر سفره ی شیرینی که برای بزرگداشت عید غدیر گسترده می شد و از شیرینی های رنگارنگ آکنده بود می نشستند و از محتوای سفره می خوردند و با خود می بردند و دیگر مردم از جاهای مختلف نیز به آنجا می آمدند و شیرینی می خوردند و با خود می بردند. چون روز عید غدیر به پایان می رسید سفره ها همچنان مالامال بود از خوراکی و شیرینی. جان سخن این که غدیر و عاشورا موسم شادمانی و سوگواری اهل بیت علیهم السلام و دو بال قدرتمند اسلام است.

تاریخ سیاه عراق

صفحه ی دیگری در تاریخ عراق وجود دارد که سیاهِ سیاه است و روزگار بنی امیه، بنی مروان و بنی عباس را دربر می گیرد. متأسفانه این حکومت ها به نام اسلام حکومت و فرمانروایی کردند. به عنوان مثال، هارون عباسی در جهان به اسم اسلام و حاکم اسلامی شناخته می شود. همین هارون در دورانی که در بغداد بود فرمان داد که گودالی عمیق حفر کردند و از چهار گوشه ی دنیا چهل حیوان درّنده آوردند و در آن گودال قرار دادند و گودال را «برکه ی درندگان» نام نهادند.

این درندگان هماره گرسنه نگاه داشته می شدند و هرگاه فردی ساز مخالفت بر ضد هارون عباسی سر می داد یا انتقادی جزئی از وی می کرد او را زنده زنده در برکه می انداختند و درندگانی که از قبل گرسنه بودند در اندک زمانی او را می خوردند.

در تاریخ زندگی حضرت امام موسی بن جعفر الکاظم علیهما السلام آمده است: «آن بزرگوار در زندان هارون عباسی محبوس بودند. یک شب هارون یکی از خاصان و نزدیکان خود را مأمور کرد که امام کاظم علیه السلام را به برکه ی درندگان ببرد. وی نزد امام علیه السلام رفت و ایشان را از زندان خارج کرد و به برکه برد و حضرت را در برکه قرار داد و درِ آن را بر روی حضرت بست. سپس نزد هارون رفت و انجام مأموریت خود را به اطلاع وی رساند.

هارون از او پرسید: [او را در برکه رها کردی] چه اتفاقی رخ داد؟

گماشته ی هارون پاسخ داد: نمی دانم.

به فرمان هارون او رفت تا از اوضاع مطلع شود. چون به برکه ی درندگان نزدیک شد امام کاظم علیه السلام را دید که مشغول نماز هستند و شیرها صورت به پا و سجاده ی امام علیه السلام می سایند. نزد هارون بازگشت و آنچه را دیده بود برای او بازگفت.

هارون به او گفت: شتابان روان شو و پیش از اینکه خبر آن بین مردم منتشر شود او را از برکه ی شیرها خارج کن».

این عملکرد هارون در جایگاه خلافت و حاکم اسلامی بوده است. به راستی آیا روش و منش او همان روش اسلامی بود که رسول الله صلی الله علیه وآله بنیان نهادند؟

همین رفتار را نواده ی هارون عباسی، متوکل عباسی در پیش گرفت و در سامرا برکه ی درندگان ساخت. او به برخی از اطرافیانش دستور داد که امام هادی علیه السلام را برده، داخل برکه ی درندگان بیندازند. آنان نیز به فرمان متوکل عمل کردند و امام هادی علیه السلام را در برکه ی درندگان انداختند. آن گاه مشاهده کردند که شیران بر سجاده و پاهای مبارک امام صورت می سایند. چون ماجرا را به اطلاع متوکل رساندند دستور داد آن حضرت را از برکه خارج کنند.

من خود در چند ده سال قبل ویرانه ها و آثار مانده از این برکه را دیدم.

مأمون عباسی پسر هارون نیز به پیروی از پدرش چنین برکه ای را در شهر سرخس واقع در نزدیک مشهد مقدس ساخت و فرمان داد امام رضا علیه السلام را که در مرو بودند به سرخس برده و در برکه ی شیران بیندازند.

تاریخی سیاه و بی مانند

تاریخی که گوشه ای از آن بیان شد تاریخی است سیاه و تاریک و سراسر ستم، اما آیا همانند وحشی گری و جنایاتی که در این برهه ی سیاه رخ داد چهره نموده است؟ امروزه و با وجود تمام توحش و درنده خویی که در عراق و دیگر کشورها بر ضد مؤمنان و مسلمانان اعمال می شود، آیا معارضان سیاسی را در برکه و قفس درندگانِ گرسنه می اندازند؟!

این توحش و درنده خویی از سوی کسانی وجود خارجی پیدا کرده است که متأسفانه خود را جانشینان و خلفای رسول خدا صلی الله علیه وآله می نامیدند.

جوانان تاریخ را بخوانند و صفحه های تاریک و سیاه آن را که با نام اسلام در عراق ستمدیده اعمال می شده است، به جهانیان برسانند.

حاکمیت رحمت و مهربانی

کمی به عقب تر برگردیم و تاریخ دوران حکومت رسول خدا صلی الله علیه وآله و تاریخ حکومت امیرمؤمنان علیه السلام را بررسی کنیم. حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله ده سال حکومت کردند و حضرت علی مرتضی علیه السلام در دوره ی پنج ساله ی حکومت خود از عراق بر نیمی از گستره ی این خاکدان فرمانروایی داشتند که حکومت ایشان تا قلب اروپا و قلب افریقا را فرا گرفته بود.

در این دو تاریخِ ستوده و درخشنده یک نفر به جرم سیاسی اعدام نشد و یک نفر هم به زندان محکوم نگردید. این امر در حالی بود که منافقانِ بسیاری وجود داشتند که خدای متعال سوره ی «المنافقون» را تماماً درباره ی آنان فرو فرستاد و در سوره های دیگری نیز آنان را نکوهش کرد و از جمله فرمود: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ؛ آری منافقان در فروترین درجات دوزخند» (نساء/145).

این در حالی است که خدای سبحان مشرکان را با چنین توصیفی یاد نکرده است. به هر حال این منافقان در شمار اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله بودند و مشکل آفرینی می کردند و حکومت آن حضرت را با مشکلات و موانع روبرو می ساختند و بارها توطئه ی قتل بر ضد حضرتش ساز کردند، ولی با این حال آن حضرت حتی یک نفر از آنان را نکشتند. در حکومت نورانی امیرمؤمنان علیه السلام نیز یک نفر به جرم سیاسی کشته نشد.

به راستی در کل جهان می توان حکومت و دولتی یافت که اعدامی سیاسی یا زندانی سیاسی نداشته باشد؟! در کشورهای غربی که نعره ی آزادی و آزادی خواهی آنان گوش جهان را کر کرده است و البته تا حدودی فضای آزادی دارند چنین چیزی را نمی توان یافت.

در مقابل، ما با سربلندی و صدای رسا و افتخار می گوییم علی رغم آن مشکلاتی که در آن دو حکومت والا خودنمایی می کرد، در طول تاریخِ آن دو حکومت حتی یک اعدامی سیاسی وجود نداشته است. فراموش نشود که حکومت رسول الله صلی الله علیه وآله مربی حکومت امیرمؤمنان علیه السلام و حکومت امام علی علیه السلام دست پرورده و پیرو حکومت رسول اکرم صلی الله علیه وآله بود.

دیگر گفتنی این است که در دو حکومت والای نبوی و علوی یک تن هم بر اثر گرسنگی جان نداده است، اما در جهان امروز مردم بسیاری از گرسنگی جان می دهند.

مدیریت جبارانه و ظالمانه ی جهانی

مدیریت جهان امروز نه تنها در سطح سیاسی، بلکه در سطح جهانی نیز سخیف و ظالمانه است. در این جهانِ بلازده بسیاری از گرسنگی می میرند و فراوان کسانی هستند که به جرم سیاسی کشته یا زندانی می شوند.

این در حالی است که در حکومت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله یک نفر هم تا پایان زندگی خود در فقر و بینوایی روزگار سر نکرد. البته رئیس حکومت اسلامی، یعنی رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله گاهی گرسنه می ماندند و غذای خود را به دیگری می دادند تا مبادا در میان امت کسی گرسنه باشد. امیرمؤمنان علیه السلام نیز همین گونه عمل می کردند و زمانی که در عراق بودند فرمودند: «ولعل بالحجاز أو الیمامة من لا طمع له فی القرص، ولا عهد له بالشبع؛ چه بسا در حجاز یا یمامه کسی باشد که به یافتن گرده ی نانی امید نداشته باشد و یک وعده غذای سیر به یاد نیاورد».

این سخن مولا در حالی است که احتمال می دادند و نسبت به وجود گرسنه ای یقین نداشتند و مطمئن نبودند. با این احوال، نمی خواستند سیر باشند. علی رغم وجود دشمنان فراوانی که در آن زمان و تا به امروز بر ضد حضرت امیرمؤمنان علیه السلام تبلیغ می کرده و می کنند، اما کسی ننوشته و ابراز نداشته که در حکومت آن حضرت گرسنه ای وجود داشته است.

نیاز جهانی به نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام

عراقِ امروز و دیگر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی نیازی مبرم و همه جانبه به فراگیری منش و روش و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام و اجرای آن دارند. عراق زمانی از دام مشکلات رهایی می یابد که سیره و منش امیرمؤمنان، امام حسین و اهل بیت علیهم السلام در جامعه پیاده و عملیاتی شود. تحقق این امر مسئولیت همگان است.

قیام و انقلاب مردم عراق [به رهبری مرجعیت دینی] که در سال 1920 میلادی بر ضد اشغالگران انگلیسی شکل گرفت و آنان را از سرزمین عراق بیرون راند با همه ی بزرگی و عظمتش، در برابر فداکاری و جانفشانی های امروز مردم عراق ناچیز است، فراتر این که در طول تاریخ بشریت چونان فداکاری های این ملت، همانندی نمی توان یافت.

در زمانی که جمعیت ملت عراق به پنج میلیون تن نمی رسید، انگلستان با قدرت نظامی و پشتوانه ی یک میلیارد نفری از مردم هند و چین و با تمام جنگ افزارهای پیشرفته و ویرانگر به ملت مظلوم عراق یورش برد تا از این رهگذر عراق برومند و شکوهمند و دارای اقتدار را به اشغال خود درآورد. مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد تقی شیرازی قدس سره با صدور فتوایی مبنی بر وجوب دفاع از میهن، ملت عراق را به جنگ و مبارزه با اشغالگران فرا خواندند و مردم بی دریغ در برابر متجاوزان ایستادند و سرانجام دشمنِ اشغالگر را با خفت و خواری از عراق بیرون راندند.

این رفتار، برآمده از سیره ی رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام بوده است. بدین معنا که همواره در مقام دفاع از جان، ناموس و سرزمین خود بوده است و از تعدی و تجاوز و ظلم پرهیز می کردند. این واکنش و تعامل را تنها در خط و سیره ی اهل بیت علیهم السلام می توان یافت؛ واکنشی که در هیچ جای تاریخ سابقه نداشته است و ندارد.

عراق هزاران فداکاری نموده و پر شمار زنان و مردان و کودکان را در این مسیر تقدیم کرده، ولی جز در برابر خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام سر تسلیم فرود نیاورده است. آنان که از دنیا رفته اند ره توشه ای سنگین از افتخارات به همراه برده اند و آنان که مانده اند، به ویژه جوانان مسئولیت دفاع از اهل بیت علیهم السلام را بر عهده دارند. توجه داشته باشیم که شعائر مقدس حسینی همگی از مقدمات لازم و زمینه ساز برای دفاع از اهل بیت علیهم السلام است و امنیت تنها و تنها از رهگذر چارچوب و خط اهل بیت علیهم السلام حاصل می شود.

دیگر پرسش این است که آیا در تاریخ جایی ثبت شده است که در دوران حکومت امیرمؤمنان علیه السلام کسی ادعا کرده باشد که شب را از ترس امام خواب نرفته است؟ پاسخ منفی است و باید توجه داشت که منافقان جنگ هایی بر حضرتش تحمیل کردند. وانگهی آنان در حضور صحابه و در روی امیرمؤمنان علیه السلام به حضرت دشنام می دادند، حال آن که ایشان رئیس بزرگ ترین حکومت روی زمین بودند. ایشان دشنام ها را شنیده، اما اجازه نمی دادند فرد دشنام دهنده حتی مورد نکوهش قرار گیرد. آیا مواردی از این قبیل را می توان یافت؟

چرا جهانیان نباید این مفاخر را بشناسند و البته چیزی از آنان نمی دانند. مسئول ناشناخته ماندن اهل بیت علیهم السلام و فرهنگ ناب و والای آنان کیست؟ پاسخ این است که همگان، به ویژه جوانان غیرتمند در این زمینه مسئولیت دارند.

توجه داشته باشیم که منطق امیرمؤمنان علیه السلام منطق امن بودن، انسانیت، فضیلت و منطقی جاودانه و نامیراست. آن حضرت ـ که درود خدا بر او باد ـ در مقابل بی حرمتی ها و دشنام ها می فرمودند: «سبّ بسبّ، أو عفو عن ذنب وأنا أولی بالعفو؛ دشنام پاسخ دشنام است یا بخشودن و از گناه درگذشتن است و من به بخشودن سزاوارترم».

قابل توجه است که قرآن کریم نسبت به تعدی دیگران به انسان می فرماید: «فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ؛ پس هرکسی بر شما تعدی کرد همان گونه که بر شما تعدی کرده بر او تعدی کنید».

می بینیم که حضرت از مقابله به مثل و تعدی متقابل خودداری کردند و فرمودند: «من حق دارم کسی را که به من دشنام داده، دشنام دهم، اما بهتر و برتر آن است که از او درگذرم».

هیچ گاه نشده است که رئیس حکومتی رودررو آماج دشنام و ناسزا شود، اما اصحاب و همراهان خود را از مقابله به مثل بازدارد. در برابر سیاه کاری و بدکاری های بنی امیه، بنی مروان و بنی عباس که به نام اسلام داشتند، تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و تاریخ امیرمؤمنان علیه السلام روشن و شفاف و تابنده بر تارَک هستی می درخشد و کلید باز کننده ی این گنجینه ی بی نظیر، برگزاری و ترویج تمام روش ها و شیوه های شعائر مقدس حسینی است.

حسین علیه السلام جان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله درباره ی امام حسینِ چند ساله فرمودند: «حسین منی وأنا من حسین؛ حسین از من است و من از اویم».

این که امام حسین علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه وآله می باشد روشن است، چراکه فرزند دختر و نواده ی اوست، ولی این که فرمودند: «من از حسینم» باید مفهوم و منظور آن را از اقوال مشهور به دست آورد، از جمله این عبارت: «إن کان دین محمد لم یستقم، إلا بقتلی یا سیوف خذینی؛ اگر دین محمد جز به کشته شدنم پایا و برپا نمی شود، ای شمشیرها مرا فرو گیرید».

یا این گفته ی مشهور که می گوید: «الإسلام محمدی الوجود، وحسینی البقاء؛ اسلام با محمد به وجود آمد و با حسین ماندگاری یافت».

یک سفارش و تأکید

به همه ی مؤمنان در سراسر جهان، به ویژه آن دسته از عزیزانی که در کشورهای غیر اسلامی زندگی می کنند و ملت ها و دولت های آن با مفاخر اهل بیت علیهم السلام آشنا نیستند، توصیه می کنم تا شگفتی ها و شکوهمندی حکومت و سیره ی آنان را بخوانند و آنان را از چنین عظمت و والایی هایی آگاه کنند. امروزه و با وجود آزادی های نسبی باید تاریخ صحیح رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام از طریق شبکه های ماهواره ای، اینترنت، فیلم، روزنامه و رسانه های دیگر که در اختیار و فراهم است و البته به طور درست و طبق فرموده ی قرآن کریم، با شیوه ی «بلاغ مبین؛ رساندن شفاف» به همگان رسانده شود که همگان به این حقیقت و شیوه ی صحیح حکومت پی ببرند و در این زمینه به باور برسند و به صرف گفتار اکتفا نشود.

باید اطمینان داشت اگر امروزه فرهنگ رسول خدا صلی الله علیه وآله و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام در جهان ترویج شود و با آن آشنا شوند، قطعاً کشورهای غیر اسلامی برای پذیرفتن اسلام پیامبر و اسلام اهل بیت علیهم السلام بر یکدیگر سبقت خواهند گرفت و البته همگان در این زمینه مسئولیت دارند.

با وجود امکاناتِ روزآمد و آزادی های موجود در بیشتر کشورها برای معرفی اندیشه های قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام اگر کوتاهی شود و اندیشه و فرهنگ قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام گسترش نیابد و منتشر نشود، هریک در حدّ توان و قدرتش که از آن در این راه استفاده نکرده مقصر و مسئول خواهد بود.

سیره ی مهدی، همان سیره محمدی و علوی است

در روایات شریفه آمده است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی که ظهور می کنند سیره ی جدشان را در پیش گرفته، معیار عمل قرار می دهند. به عبارت دیگر در حکومت ایشان یک نفر به جرم مخالفت و مبارزه سیاسی کشته یا زندانی نخواهد شد، گرسنه ای وجود نخواهد داشت، بی خانمان و پسر و دختری مجرد نخواهد ماند، همان گونه که در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله این کاستی ها وجود نداشت.

بنابر حدیث شریف، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در برخورد با مخالفان خود و دشنام دهندگان، سیره ی جدشان امیرمؤمنان علیه السلام را در پیش خواهند گرفت و به کسی اجازه نمی دهند که دشنام دهنده را بازخواست کند. حتی آن شخصی که رو در رو به امام دشنام داده است.

روز قیامت را در نظر بگیریم که رسول الله صلی الله علیه وآله ما را بازخواست کرده، از ما بپرسند: «چرا کسانی که تاریخ و سیره ی رسول خدا صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام را می دانسته اند، در بیان و رساندن آن کوتاهی کرده اند؟! چه پاسخی خواهیم داشت؟!». آگاه باشید! جواب ما و جواب کسانی که با تاریخ سراسر عظمت رسول خدا صلی الله علیه وآله و تاریخ اهل بیت علیهم السلام آشنا هستند در قبال افرادی که روز قیامت از ما می پرسند چرا این تاریخ را به ما نرساندید، چیست؟

رساندن و بازگفت سیره ی آن حضرات و ذوات پاک باید وجهه ی همت ما قرار گیرد که البته به توانمندی و آمادگی توانایی ها در عراق و دیگر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی برای نشر شعائر مقدس حسینی بستگی دارد تا مقدمه ای گسترده دامن برای ظهور مولایمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.

از خدای متعال مسألت دارم که همگان را در عراق ستمدیده و دیگر کشورهای مظلوم اسلامی و سایر کشورهای غیر اسلامیِ تحت ستم، برای احیا و برگزاری شعائر مقدس حسینی موفق فرماید و همگان را در راه نشر فرهنگ و اندیشه ی ناب اهل بیت علیهم السلام در سراسر جهان یاری نماید، چنان که با امنیت و آرامش کامل به وظیفه بپردازند.

خدای متعال ما و شما را در این مسیر موفق کند و در رسیدن به اهداف والای اهل بیت علیهم السلام یاریمان فرماید، ان شاء الله تعالی.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین