LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"آیت الله العظمی شیرازی در دیدار بانوان حوزه علمیه حضرت زهرا علیها السلام:"
جهاد علمی بانوان برای رسیدن به بلاغ مبین
کد 8329
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 05 اردیبهشت 1398 - 19 شعبان المعظّم 1440
در روز سه شنبه 3 شعبان المعظم 1440ق (1398/1/20) بانوان حوزه علمیه حضرت زهرا سلام الله علیها با حضور در بیت مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی با معظم له دیدار کردند. مشروح بیانات مرجع عالیقدر به شرح زیر می باشد:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد واهل بیته الطاهرین
واللعنة الدائمة علی أعدائهم أجمعین إلی یوم الدین
 
فرارسیدن اعیاد شعبانیه، موالید آقا حضرت سیدالشهدا، آقا حضرت امام سجاد و آقا ابوالفضل العباس صلوات الله علیهم را به ساحت و مقام شامخ و رفیع امامت، عصمت کبری، حضرت بقیة الله الأعظم، مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف تبریک عرض می نمایم و امیدوارم که خدای عزوجل در فرج و ظهور آن حضرت تعجیل فرماید. نیز این ایام فرخنده را به تمام مردان و زنان با ایمان و مسلمان تهنیت می گویم.

ارزش علم عالم

در حدیث شریف صحیح آمده است: «عالم یُنتفَع بعلمه أفضل من سبعین ألف عابد؛ عالمی که از علمش سود برده شود از هفتاد هزار عابد برتر است».

واژه «عالم» در زبان عربی مفرد مذکر است، ولی ضمیر مذکر و غیر مذکر را نیز دربر می گیرد. قاعده ای در اسلام هست که فقیهان مسلمان در کتاب های فقهی سطح عالی از آن با عنوان «قاعدة الاشتراک» نام برده اند. بر پایه این قاعده هر حکم اسلامی راجع به عقاید، اخلاق و احکام اسلامی آمده باشد مرد و زن در آن یکسان هستند.

در قرآن کریم یا روایات شریفه که کلمه «رجل» و «رجال» آورده شده به معنای مرد و مردان است، ولی زنان نیز مشمول همان احکام می شوند و این قاعده کلی و عام است.

البته در این معنا استثناهایی در مورد مردان و زنان وجود دارد، مثلاً حکم متفاوتی برای مردان و زنان تعیین شده است. به عنوان مثال در احکام نماز بر مردان واجب است که دو رکعت اول نمازهای صبح و مغرب و عشا را جهری (بلند) بخوانند، ولی بر زنان واجب نیست و این استثنا شده است. دیگر احکام اسلام مشمول قاعده اشتراک بوده که فقهای اسلام از قرآن و احادیث شریف گرفته اند.

تعریف عابد

در حدیث ابتدای سخن «أفضل من سبعین ألف عابد؛ برتر از هفتاد هزار عابد» آمده است. در تعریف عابد باید روشن کرد که اگر کسی ماه مبارک رمضان را روزه بگیرد و نمازهای پنجگانه را بخواند عابد خوانده نمی شود. از منظر روایات و در اصطلاح شرعی کسی عابد خوانده می شود که همه عمر خود را با عبادت سپری کند. مراد روایت از عابد کسی است که در طول سال به جز ایامی که روزه گرفتن در آن حرام است روزه باشد و تمام شب های خود را نماز گزارده و تن به بستر ندهد و نیارامد و کارش ذکر و تلاوت قرآن کریم باشد و اعمال عبادی دیگری انجام دهد.

نمی دانم که شما آقا یا خانمی که در طول سال روزه باشد دیده اید یا نه. من احتمالاً دو نفر را با این خصوصیت دیده ام که یکی از آنان را به یاد دارم، اما اینکه شب های سال را به عبادت و بندگی گذرانده باشد چیزی به یاد ندارم. در تاریخ و روایات آمده است که در میان بنی اسرائیل و در میان مسلمانان چنین افرادی بوده اند، اما شمارشان بسیار اندک بوده است، یعنی در میان یک میلیون انسان 4 ـ 5 نفرشان مصداق این تعریف بوده اند.

هر کسی چه زن، چه مرد در صورتی می تواند مصداق این فرموده صحیح باشد که علم او سودبخش باشد و همگان از آن بهره برده، استفاده کنند و فرد با چنین قید و شرطی از هفتاد هزار عابد برتر خواهد بود.

عدد مشخص شده در این روایت ملاک نبوده است و چنان که در تفاسیر آورده اند عدد هفتاد خصوصیت ندارد و محدود نمی کند. در آیه کریمه آمده است که خدای سبحان می فرماید: «إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ؛ اگر هفتاد بار برایشان طلب آمرزش کنی هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید» (توبه/80).

این بیان الهی بدان معنا نیست که اگر رسول خدا صلی الله علیه وآله 71 بار برای آنان طلب آمرزش کند، خدا آنان را می آمرزد، بلکه هفتاد، هشتاد یا صد بار طلب آمرزش برای آنان سودی به حالشان ندارد. همین مطلب در مورد عدد هفتاد هزارِ روایت فوق نیز صادق است، به این معنا که عالم برخوردار از علم سودبخش و ارائه کننده آن از صدهزار عابد کامل و به تمام معنا عابد برتر است.

اگر...

اگر درباره علم با عمل که به همگان نفع برساند تنها همین روایت را می داشتیم کافی بود که مرد و زن از لحظه لحظه زندگی خود در راه اندوختن و کسب علم استفاده کنند و هیچ فرصتی را از دست ندهند. باید توجه داشت که این موضوع پربهاترین و با ارزش ترین چیز است، البته اگر علم با عمل همراه باشد. نباید غافل بود که اگر آقایی یا خانمی کسب علم کرده، واجب را از حرام بازشناسد، علاوه بر اینکه خود باید به علم خویش عمل کند نباید از انتقال آن علم به دیگران دریغ نماید. به دیگر سخن فرد با شناختن واجب به آن عمل کند و سپس این علم را به دیگران برساند تا از آن منتفع شوند و اگر خدای ناکرده فعل حرامی از او سر زد، بلافاصله از آن عمل استغفار نماید، در این صورت مصداق «التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛ آن کسی که از گناه و لغزش توبه کند، چنان است که گناهی ندارد» می شود و با استغفار گناه و لغزش او زدوده و محو می شود.

هشدار و یادآوری

بسیاری از مردان و زنان مؤمن چنان که بایسته و شایسته است در دنیا مراقب رفتار و گفتار خود هستند و در مسیر درست حرکت می کنند. همین مؤمنان در روز قیامت و دیدن اوضاع آن روز ناگهان به خود می آیند که خود را به بهایی ناچیز فروخته اند. در واقع انسان های با ایمان و باورمند می توانند با رفتار و گفتار خود را ارزشمند کنند، چنان که قرآن کریم می فرماید: «هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ؛ [هریک از] ایشان را نزد خدای متعال درجاتی است» (آل عمران/163).

اگر در قیامت انسان وضعیت و شرایطی مطلوب داشته باشد، سعادتمند خواهد بود و در غیر این صورت نصیب و بهره ای جز حسرت و افسوس و دریغ نخواهد داشت.

بانوانی که در حوزه های علمیه و در مسیر کسب علوم دینی، علوم اهل بیت علیهم السلام و تعلیم آن به همگان فعال هستند قدر این فرصت را بدانند و تصمیم بگیرند در حدّ توان از فرصت های زندگی خود کاملاً در این راه استفاده کرده، آن را از دست ندهند. باید توجه داشت که برتری عالم از هفتاد هزار عابد به یک شرط مفید است و آن صفت «ینتفع بعلمه» است، یعنی علم را در خود حبس نکرده و آن را به دیگران برساند و آنان را از علم خود بهره مند کند.

واجب عینی و واجب کفایی؟

مطلبی که کمتر بیان شده و ممکن است کمتر به آن توجه شود این است که انسان نسبت به فرا گرفتن علم و عمل به آن و ترک آن (مثل واجبات و محرمات) در مقابل واجب عینی قرار دارد. به دیگر بیان، مرد یا زن پس از تکلیف و بلوغ شرعی از باب «مقدمه وجودِ» عمل، احکام واجب را باید فرا گیرد و اینکه برای مجردان شناخت احکام مرتبط چیست و اگر همسر دارد وظیفه اش نسبت به او کدام است، تکلیف واجب او در قبال پدر و مادر و همسایگان و خویشاوندان چه چیز است. هرفردی باید احکام واجب و حرام را در این زمینه فراگرفته و به آن عمل کند.

دیگر بایسته واجب دانستن عقاید مانند: توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد روز قیامت است و اینکه مرد و زن مؤمن نسبت به خدای عزوجل چه اندازه باید علم داشته باشد و باید در این زمینه به حدی از علم دست یابند که فرمان خدای متعال عملی شود، آنجا که می فرماید: «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ؛ پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست» (محمد/19) و این توحید است.

علم بر این که خدای سبحان یکتاست و صفات ثبوتیه و سلبیه حضرتش که عدل جزء آن هاست واجب است. علم به نبوت رسولان و پیامبران الهی و رسالت و نبوت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله، شناخت دوازده امام و ام الأئمة النجباء حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (که این چهارده نور عصمت کبری دارند) واجب است. درباره معاد نیز فراگرفتن مطالبی واجب است که انسان باید آن را بداند و علم به واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات آن مقداری که در بیان و اصطلاح علما «مقدمه» وجود تقوا است برای انسان واجب عینی می شود.

در مقابل، تعلیم این علوم و احکام واجب، کفایی است، بدین معنا که اگر در جمع فامیل و خانواده شما کسی باشد که احکام واجبات و محرمات را به افراد خانواده تعلیم کند، وجوب چنین کاری از شما ساقط است، اما اگر کسی نباشد که این کار را انجام دهد، در آن صورت اقدام به آن بر شما واجب خواهد بود. در مورد همسایگان، فامیل و دیگران نیز همین حکم جاری است.

تعریف واجب کفایی

در واجب کفایی چند مطلب بایسته یادآوری است؛ واجبی که در ابتدای امر بر همگان واجب عینی است و اگر صورت نگیرد افراد هر تعداد حتی یک میلیارد باشند همگی گناهکارند. در مقابل اگر یک نفر به انجام آن پرداخت و کار به اندازه لازم و کافی تحقق یافت از دیگران ساقط می شود، لذا چنین واجبی، کفایی خوانده می شود. منظور از واجبی که بر مرد و زن با ایمان واجب عینی یا کفایی است احکام الهی است که باید به مردم رسانده شود و این همان عبارت «علم ینتفع به» است.

مردان و زنان با ایمان در سراسر جهان فراوانند که واجبات و محرمات را نمی دانند. شما بانوان در میان فامیل و آشنایان خود، در کوی و برزن، در حسینیه و حرم و حتی در مدرسه و حوزه یقیناً افرادی را دیده اید که واجبات خود را نمی دانند. مثلاً برخی نماز می خوانند، ولی واجبات آن را رعایت نکرده و انجام نمی دهند و مبطلات و محرمات نماز و احکام واجبات خود را نمی دانند و در نتیجه نماز، روزه و حج شان باطل می شود یا اینکه در مناسک حج واجبی را ترک کرده یا حرامی را مرتکب شده است، ولی بدان توجه ندارند. این افراد را باید به وظیفه شرعی شان آشنا کرد که این واجب کفایی است و بر مرد و زن مؤمن واجب است که دیگر مردان و زنان با ایمان را با آن آشنا کنند.

واجب دیگر نسبت به کسانی است که مؤمن و پیرو اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نبوده، ولی مسلمان هستند. در این مورد بر انسان واجب کفایی است به قدری که می تواند آنان را به راه راست هدایت کند و به سمت و سوی اهل بیت علیهم السلام رهنمون شود.

باید عنایت داشت که در دنیای امروز چند نفر «من فیه الکفایه» وجود دارند که بتوانند تمام مردان و زنان مسلمان اما بیگانه با اهل بیت علیهم السلام را با گفتار بلکه بر اساس دستور الهی «البلاغ المبین» راهنمایی کنند و در مسیر صحیح آن پاکان قرار دهند؟ مراد از بلاغ مبین آن است که گفتار و شواهد ارائه شده کاملاً اثر کند و فرد و جمعیت را به باور برساند، حال به آن عمل کنند یا نکنند و هرکس بخواهد ایمان بیاورد و هرکه خواهد کفر ورزد، مهم آن است که حقیقت و حقانیت به آنان برسد. بلاغ مبین به معنای روشن، واضح و قانع کننده است و در نهایت فرد مورد خطاب قانع بشود.

الگوی والا در امر تبلیغ

پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله سرآمد و گرامی ترین آفریدگان بودند. ایشان به فرمان خدای متعال مأمور شدند که در آغاز بعثت تبلیغ اسلام کنند و به حسب امر الهی ندای یکتاپرستی را سر دادند و فرمودند: «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا؛ لا إله إلا الله بگویید، رستگار می شوید». مردم شنیدند. در ایام حج مشرکان برای پرستیدن بت های خود به مکه آمده بودند و مسجد الحرام و اطراف آن از جمعیت مشرکان پر بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به کوه صفا رفتند و به گونه ای که همگان بشنوند، صدا زدند: «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا».

ایشان به همین اندازه بسنده نکردند، چون برای ابلاغ و انجام وظیفه این مقدار را کافی نمی دانستند. برای ادای وظیفه از کوه صفا پایین آمدند و به کوه مروه رفتند دعوت به یکتاپرستی را تکرار کردند. مشرکان حضرتش را آماج سنگ قرار دادند و بدنشان را خونین کردند. پس از آنکه ایشان کمی بهبود یافتند، دگربار و بارها و صدها بار تکرار کردند و فرد فردِ آن جماعت را به یکتاپرستی دعوت می کردند. مثلاً به میان عشیره ای که از خارج مکه برای مناسک به آنجا آمده بودند رفتند و آن ها را به یکتاپرستی دعوت کردند و آنان بر صورت مبارک رسول خدا صلی الله علیه وآله آب دهان انداختند و ایشان را از جمع خود بیرون کردند. آن حضرت دعوت خود را به همگان می رساندند و با این هدف سراغ همگان می رفتند.

بلاغ مبین باید روشن و آشکار و چنان قوی باشد که همگان را به باور و یقین برساند. حال اگر به باورهای خود عمل نکنند، در قیامت عذری از ایشان پذیرفته نخواهد شد. وظیفه این است و اگر هزار بار گفته شود و اثر نگذارد در صورت احتمال اثرگذاری در نوبت هزار و یکم، تکرار هزار و یکمین بار دعوت به راه راست و خط اهل بیت علیهم السلام واجب است.

رسالت رسولان و پیامبران

پیامبران و رسولان و همینطور ائمه اطهار علیهم السلام عمر خود را در راه بلاغ مبین و آشکار صرف کردند و این امر مفهوم «ینتفع بعلمه» است. آقا یا خانمی که علمش این گونه باشد از هفتاد هزار عابدی که شب ها را به عبادت به صبح رسانده و روزها را به روزه به شب برساند برتر است.

با توجه به جایگاه عالم و عمل او که مردم از آن بهره مند می شوند، سزاوار و شایسته نیست که در این راه کوتاهی و کم کاری شود. از این رو مطلوب و پسندیده است بانوان گرامی همان گونه که آقایان در تحصیل علم وظیفه دارند، همت گمارند تا هر مقدار که در راه کسب و نشر علوم اهل بیت علیهم السلام می کوشند، مقداری نیز بر فعالیت خود در این زمینه بیفزایند و به مقداری که در حوزه وقت می گذارند و تدریس می کنند اکتفا نکند. پس اگر بتوانید در ایام تعطیلی و ایام تحصیل برنامه های علمی داشته باشید و تدارک دیده و تنظیم کنید پیشرفت بیشتری به دست می آورید و بدانید که علوم اهل بیت علیهم السلام بسیار مهم و گسترده دامن است.

احیای امر اهل بیت علیهم السلام

حضرت امام رضا علیه السلام احیای امر اهل بیت علیهم السلام را در فراگیری علوم این خاندان و آموختن آن به مردم دانسته، در این معنا فرمودند: «رحم الله من أحیی أمرنا؛ خدای متعال کسی را که امر ما را احیا کند در سایه رحمت خود قرار دهد».

از حضرت پرسیدند: چگونه امر شما خاندان را احیا کنیم؟

فرمودند: «یتعلم علومنا ویعلمها الناس؛ علوم ما را فرا گیرد و آن را به مردم بیاموزد».

از موارد احیای امر اهل بیت علیهم السلام هدایت و تعلیم مسائل ضروری به مردان و زنان با ایمان است که آن را نمی دانند. هدایت مسلمانان غیر مؤمن به مکتب و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام دیگر مورد احیای امر اهل بیت علیهم السلام است. هدایت غیر مسلمانان از اهل کتاب مانند: یهودیان، مسیحیان، مجوس ها و ده ها گروه از کفار مثل: بت پرستان، گاوپرستان، حیوان پرستان، ستاره پرستان، خورشید پرستان، دریا پرستان و... از موارد احیای امر اهل بیت علیهم السلام است که باید وجهه همت قرار گیرد. این امر واجب کفایی است و با بلاغ مبین محقق خواهد شد.

تحقق تمام این امور از عهده انسان خارج است، ولی در حدّ توان باید انجام شود و نباید کوتاهی صورت گیرد. اگر در این راه تحقق بخشیدن به ده درجه ممکن نباشد، به کمتر اکتفا شود ولی اگر انجام کار با درصد بالا ممکن باشد، نباید به مقدار کمتر اکتفا کرد.

والاترین و بالا ترین و ارزشمندترین چیزی که در روایت صحیحه آمده همین است. پس باید همت کنید و در این راه پشتکار و استقامت داشته باشید.

یک سفارش

به بانوان با ایمان که در هر جایی از دنیا هستند، بدون تفاوت، مجرد باشند یا ازدواج کرده باشند سفارش می کنم در حدّ توان از لحظات و دقیقه های عمر خود در این راه استفاده کنند. البته بانوانی که فرزند کودک دارند معذور هستند، اما وظیفه دارند. به این معنا که بانوان دارای فرزند از اوقات خواب بودن یا در خانه نبودن فرزند یا فرزندان استفاده کنند و با فراگیری علوم اهل بیت علیهم السلام آن را به مردم تعلیم دهند. توجه شود که امام رضا علیه السلام در عبارت گهربار خود از «ناس» سخن گفته و نفرمودند «مسلمین» یا «مؤمنین» و این تصمیم از آن جهت است که تعلیم تمام انسان ها واجب است.

جمعیت چند میلیاردی جهان را باید با بلاغ مبین با بایسته ها آشنا کرد. مسلماً افراد «من به الکفایه» به اندازه نیاز نداریم، لذا انجام این کار، یعنی تعلیم و تبلیغ امر اهل بیت علیهم السلام واجب کفایی است که همگان باید به آن بپردازند. البته وقتی انسان نتواند معذور است، اما خدای ناکرده کوتاهی و کم کاری و بی توجهی در این امر صورت نگیرد و تنبلی بر ما چیره نشود.

از پرداختن به امور غیر لازم و ضروری و تلف کردن عمر پرهیز شود و دانسته باشید که «انفاس نفسک اثمان الجنان؛ نفس های تو بهای بهشت هاست» که در عوض و به ازای آن می توان بهشت و درجات آن را به دست آورد. حیف و نارواست که از این فرصت و کالا استفاده نشود و بدانیم تباه کردن این فرصت ها در آخرت حسرت و افسوس انسان را بر می آورد. اگر کسی منحرف و گمراه باشد و سخن شما در هدایت او اثر بگذارد و روز قیامت روشن شود که او را راهنمایی نکرده اید واقعاً اسفبار خواهد بود. مشغول و سرگرم شدن به امور غیر واجب و حتی غیر مستحب و غفلت ورزیدن از بایسته ها و وظایف انسان را در قیامت دچار حسرت می کند؛ حسرت هایی که به شمار نمی آیند. البته اگر کاری از دست کسی یا شما بر نیاید معذور هستند.

تعلّم و تعلیم بیشتر و فراگیر

بنابر سخنی که بیان شد انسان برای دانستن و علم آموزی و تعلیمِ بیشتر حتی اگر یک عنوان و مطلب و کلمه باشد، باید بکوشد. نیز بداند که اخلاق و آداب فقط مستحبات و مکروهات نیست و اینکه مراحل و درجاتی از صبر واجب و مراحل و درجاتی از جزع و بی تابی حرام است و البته درجاتی از آن مکروه است. حرام ها و واجب های اخلاق، احکام و عقاید موردی نبوده و بسیار زیاد است، لذا هرچه انسان در این زمینه ها فرا گیرد همچنان باقی مانده و تمام نمی شود. به هر حال انسان اگر نتواند و معذور باشد، بهتر از آن است که بتواند اما کاری نکند و در نهایت بهره ای جز حسرت و افسوس نداشته باشد.

قرآن کریم در تعریف اخلاق والای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ و راستی که تو را خویی والاست» (قلم/4).

همین قرآن به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می آموزد که به درگاه حق باری تعالی عرض کند: «وَقُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا؛ و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزای» (طه/114).

مسلم این است که رسول خدا صلی الله علیه وآله همه چیز را می دانستند، با این حال قرآن کریم از او می خواهد که افزون شدن دانشِ خود را از خدای سبحان بخواهند. جان سخن اینکه دانش محدود و تمام شدنی نیست. البته افراد شرایط متفاوت و مشکلات و کاستی هایی دارند، ولی بکوشند که گرفتار کم کاری و کوتاهی نشود که حسرت فراوانی در آخرت خواهد داشت. بنابراین، تعلّم و تبلیغ و رساندن مبتنی بر البلاغ المبین باید مدّنظر و وجهه همت شما و همگان قرار گیرد.

بایسته ها

بانوانی که در حوزه های مرتبط با اهل بیت علیهم السلام علوم آن پاکان را فرا می گیرند باید آن را به دیگر بانوان همشهری، هموطن و بانوان دیگر کشورها برسانند. برای این هدف در دیگر کشورها حوزه هایی در خط و مرتبط با اهل بیت علیهم السلام تأسیس و آنان را از علوم اهل بیت علیهم السلام برخوردار و منتفع کنند. با توجه به جمعیت بانوان جهان به شمار قابل توجهی از بانوان مبلغ نیاز هست که وظایف، عقیده، احکام، اخلاق و دیگر مبانی اسلام ناب اهل بیت علیهم السلام را به آنان برسانند. برای این هدف دویست میلیون مبلغ هم کم است، لذا باید در صدد تدارک و تأمین نیروی انسانی در زمینه تبلیغ برآمد که تحقق این امر از سوی شما ممکن است. شما می توانید افراد بسیاری را نجات دهید و اگر بتوانید یکصد نفر را نجات دهید به نجات دادن نود و نه نفر اکتفا نکنید.

استفاده از توانمندی ها

حدیث شریف مورد بحث در آغاز سخن از احادیث ریشه ای است انسان باید آن را در ذهن خود بسپارد و همه تلاش و کوشش خود را به کار گیرد که بیشتر آن را عملی سازد و به منطوق و مفهوم آن، یعنی «عالم ینتفع الناس بعلمه أفضل من سبعین ألف عابد» بیشتر و بهتر توجه داشته باشد. یکی از لوازم کسب علم و انتقال آن به مردم نوشتن و دیگری سخنرانی و ایراد خطابه است که فراگرفتن و آموختن فن نویسندگی و فن خطابه را می طلبد. در این معنا باید از ابزار داستان و مثل استفاده کرد، چنان که در قرآن کریم از آن استفاده شده است تا بر افراد اثر بگذارد.

روشن باشد که احکام نزد خدای سبحان بسیار مهم است، چندان که برای مراعات حدود آن درباره برترین آفریدگان، یعنی حضرت رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید: «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ؛ و اگر [او] پاره‌ ای گفته ‌ها بر ما بسته بود * دست راستش را سخت می‌ گرفتیم * سپس رگ قلبش را پاره می کردیم» (حاقه/44ـ46).

فراموش نکنیم که این نحوه بیان توهین به رسول الله صلی الله علیه وآله نیست، بلکه بر اهمیت احکام خدا تأکید دارد. این سه آیه صراحت دارد که نسبت دادن چیزی به عنوان احکام یا... به خدای متعال واکنشی چنین سخت در پی خواهد داشت. با این حال آیات الاحکام پانصد مورد است، اما بیش از هزار آیه، قصه و داستان در قرآن کریم آمده است، زیرا قصه انسان ساز و اثرگذار است و در فراگیری و عمل کردن مؤثر است. می بینیم که آیات الاحکام با تمام اهمیتی که دارد از آیات مرتبط به قصه و داستان کمتر است.

بنابراین، بانوانی که قصد سخنرانی و سخنوری و نویسنده شدن را دارند باید برای پختگی و خوب شدن سخنان و کتابشان قصه های مناسب و مؤثر به کار ببرند و برای گردآوری مثل ها و قصه ها و شواهد بکوشند تا حقیقت را به مردم ارائه دهند و مردم هرچه بیشتر از علم آن ها منتفع شوند، ولی در غیر این صورت هدفی محقق نشده و حاصلی به دست نخواهد آمد.

ان شاء الله شما بانوان حوزوی از کسانی باشید که علمشان برای مردم سودبخش باشد، وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.